بریدۀ کتاب

یک سال بدون او
بریدۀ کتاب

صفحۀ 29

-شمع! آخر کی دلش میخواهد برود موزه ی شمع؟ نخیر، لطفا بیایید برویم! چیزی نمیگویم و کاغذ های روی میز را به هم می ریزم تا نتواند فرم ثبت نام مارا ببیند و رویم را برمیگردانم تا گونه های سرخم را نبیند.

-شمع! آخر کی دلش میخواهد برود موزه ی شمع؟ نخیر، لطفا بیایید برویم! چیزی نمیگویم و کاغذ های روی میز را به هم می ریزم تا نتواند فرم ثبت نام مارا ببیند و رویم را برمیگردانم تا گونه های سرخم را نبیند.

17

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.