بریده‌ای از کتاب جنگی که نجاتم داد اثر کیمبرلی بروبیکر برادلی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 239

سوزان گفت:((آدا دختر آسنونی نیست،اما من براش می جنگم.بالاخره یکی باید این کارو بکنه.من این کارو می کنم.))

سوزان گفت:((آدا دختر آسنونی نیست،اما من براش می جنگم.بالاخره یکی باید این کارو بکنه.من این کارو می کنم.))

13

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.