بریده‌ای از کتاب بار دیگر شهری که دوست می داشتم اثر نادر ابراهیمی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 89

از تمام دروازه ها آن را باز بگذار که دروازه بانی ندارد، و یک طرفه است به سوی درون. از تمام خنده ها آن را بستای که جانشین گریستن شده است.

از تمام دروازه ها آن را باز بگذار که دروازه بانی ندارد، و یک طرفه است به سوی درون. از تمام خنده ها آن را بستای که جانشین گریستن شده است.

2

8

(0/1000)

نظرات

چقد دلنشین بود 🙂🫠🫠🥲🥲

1