بریدهای از کتاب بتهوون بی پرده اثر جان سوشه
7 روز پیش
صفحۀ 140
حتی اگر مرگم پیش از آن فرا برسد که تمام هنری را که در توان دارم خلق کنم، که در آن حال، با وجود تقدیر شومم، بسیار زود هنگام خواهد بود و کاش دیرتر فرا میرسید، اما باز باید راضی باشم، مگر نه اینکه مرا از رنج بیپایانم رهایی میبخشد؟ ای مرگ! هر وقت میخواهی بیا! با شهامت در آغوشت میگیرم. بدرود! و پس از مرگم فراموشم نکنید، چون سزاوار این هستم که در یادها بمانم، درست همانطور که در زندگیام شما را به یاد داشتم و کوشیدم خوشحالتان کنم: شما هم اینگونه بمانید.
حتی اگر مرگم پیش از آن فرا برسد که تمام هنری را که در توان دارم خلق کنم، که در آن حال، با وجود تقدیر شومم، بسیار زود هنگام خواهد بود و کاش دیرتر فرا میرسید، اما باز باید راضی باشم، مگر نه اینکه مرا از رنج بیپایانم رهایی میبخشد؟ ای مرگ! هر وقت میخواهی بیا! با شهامت در آغوشت میگیرم. بدرود! و پس از مرگم فراموشم نکنید، چون سزاوار این هستم که در یادها بمانم، درست همانطور که در زندگیام شما را به یاد داشتم و کوشیدم خوشحالتان کنم: شما هم اینگونه بمانید.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.