بریدهای از کتاب مگنس چیس و چکش ثور اثر ریک ریوردان
1404/6/16
صفحۀ 278
الکس کش و قوسی آمد و گفت:《میدونین چیه؟من اینجا دراز میکشم و سعی میکنم هیچ آدم اعصابخردکنی رو نکشم؛خب؟》بعد روی بیفروست دراز کشید،دست هایش را باز کرد و با آسودگی آن ها را در میان نور حرکت داد و فرشته هایی را روی رنگین کمان کشید.
الکس کش و قوسی آمد و گفت:《میدونین چیه؟من اینجا دراز میکشم و سعی میکنم هیچ آدم اعصابخردکنی رو نکشم؛خب؟》بعد روی بیفروست دراز کشید،دست هایش را باز کرد و با آسودگی آن ها را در میان نور حرکت داد و فرشته هایی را روی رنگین کمان کشید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.