بریده‌ای از کتاب آنی شرلی در گرین گیبلز اثر لوسی مود مونتگمری

بریدۀ کتاب

صفحۀ 267

از همان شبی که آنی از کویین به خانه برگشته و پشت همان پنجره نشسته بود، افق زندگی‌اش بسته‌تر شده بود. ولی با وجود باریک شدن مسیر پیش رویش مطمئن بود که گل های سعادت در اطرافش خواهند شکفت. و در آینده کار صادقانه، آرزو های ارزشمند و دوستی های پاک از آنِ او خواهند بود. او مطمئن بود که دیگر هیچ چیز نمی‌توانست او را از دنیای شادی ها و رویاهایش جدا کند. اگرچه همواره جاده پر از پیچ و خم خواهد بود.

از همان شبی که آنی از کویین به خانه برگشته و پشت همان پنجره نشسته بود، افق زندگی‌اش بسته‌تر شده بود. ولی با وجود باریک شدن مسیر پیش رویش مطمئن بود که گل های سعادت در اطرافش خواهند شکفت. و در آینده کار صادقانه، آرزو های ارزشمند و دوستی های پاک از آنِ او خواهند بود. او مطمئن بود که دیگر هیچ چیز نمی‌توانست او را از دنیای شادی ها و رویاهایش جدا کند. اگرچه همواره جاده پر از پیچ و خم خواهد بود.

15

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.