بریده‌ای از کتاب یک بعلاوه یک اثر جوجو مویز

-اخگر

-اخگر

دیروز

بریدۀ کتاب

صفحۀ 240

گاهی بیشتر عمر آدم با این حس می‌گذرد که هیچ کجا جاش نیست. بعد یک روز قدم به جایی می‌گذارد که می‌بیند خودش است. جایی مثل دانشگاه یا دفتر کار. شاید هم جایی مثل کلوپ. اَه خودش هست، بعد آنجا احساس راحتی می‌کند.

گاهی بیشتر عمر آدم با این حس می‌گذرد که هیچ کجا جاش نیست. بعد یک روز قدم به جایی می‌گذارد که می‌بیند خودش است. جایی مثل دانشگاه یا دفتر کار. شاید هم جایی مثل کلوپ. اَه خودش هست، بعد آنجا احساس راحتی می‌کند.

30

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.