بریدۀ کتاب
1402/3/31
4.0
25
صفحۀ 35
جورج دستگاه را به اربابش نشان داد و با آن زیباییاش چنان با شور و شوق و سلیس و غرورآمیز سخن گفت که اربابش احساس ناراحتی و تحقیر کرد. فکر کرد چرا باید بردهاش در ایالت بگردد، دستگاهی اختراع کند و جایی بین نجیبزادهها پیدا کند؟
جورج دستگاه را به اربابش نشان داد و با آن زیباییاش چنان با شور و شوق و سلیس و غرورآمیز سخن گفت که اربابش احساس ناراحتی و تحقیر کرد. فکر کرد چرا باید بردهاش در ایالت بگردد، دستگاهی اختراع کند و جایی بین نجیبزادهها پیدا کند؟
1
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.