بریدهای از کتاب جهادگرد: روایتی از گردش های جهادی اثر محسن ذوالفقاری
1403/12/26
صفحۀ 14
من اینطور آدمی نبودم که یکهو رگِ حزباللهیگریام بزند بالا و جوِ محرومیتزداییام بگیرد و شال و کلاه کنم و بروم برای خدمت به مردم محروم شهر و سرزمینم. اصلاً این جوری نبودم و متأسفانه هنوز هم نیستم. جالب آنکه کسی مرا به این سفر آورد که خودش همان روز اول جیم زد! رفیقی که هم در مشهد و هم در دانشگاه امام صادق از او شناختی داشتم. با اینکه یک سالی بیشتر به دانشگاه نیامده بود ولی چنان مشهور و محبوب شده بود که اسمش توی دهان همه میچرخید. بعد از حدود دو سال این رفیقِ به ظاهر جهادیِ امام صادقیِ ما به علت کلاه برداریِ چندین میلیاردی، فراری و بعد دستگیر و روانه زندان شد و بیشتر از پیش آوازهاش همه جا پر شد! یک تنه اسم و رسم حزباللهی جماعت را نابود کرد. جانم بهتان بگوید که من سرپا تقصیر توسط چنین کسی وارد چنین برنامههایی شدم؛ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مُجمَل!
من اینطور آدمی نبودم که یکهو رگِ حزباللهیگریام بزند بالا و جوِ محرومیتزداییام بگیرد و شال و کلاه کنم و بروم برای خدمت به مردم محروم شهر و سرزمینم. اصلاً این جوری نبودم و متأسفانه هنوز هم نیستم. جالب آنکه کسی مرا به این سفر آورد که خودش همان روز اول جیم زد! رفیقی که هم در مشهد و هم در دانشگاه امام صادق از او شناختی داشتم. با اینکه یک سالی بیشتر به دانشگاه نیامده بود ولی چنان مشهور و محبوب شده بود که اسمش توی دهان همه میچرخید. بعد از حدود دو سال این رفیقِ به ظاهر جهادیِ امام صادقیِ ما به علت کلاه برداریِ چندین میلیاردی، فراری و بعد دستگیر و روانه زندان شد و بیشتر از پیش آوازهاش همه جا پر شد! یک تنه اسم و رسم حزباللهی جماعت را نابود کرد. جانم بهتان بگوید که من سرپا تقصیر توسط چنین کسی وارد چنین برنامههایی شدم؛ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مُجمَل!
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.