بریدهای از کتاب فال نیک اثر تری پراچت
1403/4/23
صفحۀ 384
اسرافیل (به نمایندهای از بهشت): خبر خوبی دارم. من ضدمسیح رو پیدا کردم! میتونم نشونی اون رو بهتون بدم! سکوت حکمفرما شد. نور آبی سوسویی زد. سپس صدا دوباره گفت: خب؟ - خب اینطوری شما میتونین جلوی اتفاقات رو بگیرین. اونم درست سر وقت! تنها چند ساعت فرصت داریم! میتونین جلوی همه چیز رو بگیرین. اونوقت دیگه لازم نیست جنگی در بگیره و همه نجات پیدا میکنن. اسرافیل به سمت نور لبخند زد. صدا گفت: جدی؟ - بله. اون توی یه مکانی به اسم تادفیلد سفلی هست و نشونی دقیقش هم... صدا بی هیچ احساس خاصی گفت: آفرین. اسرافیل با شادی گفت: دیگه لازم نیست یک سوم دریاها تبدیل به خون بشه یا چنین اتفاقاتی بیفته. صدا که انگار حوصله اش سر رفته بود، پرسید: چرا که نه؟ اسرافیل احساس کرد یک سطل آب سرد روی سرش ریختند. اما سعی کرد بر خود مسلط شود و ادامه داد: خب شما میتونین خیلی راحت مطمئن شین که.... - اسرافیل، ما برنده میشیم - بله، اما... - نیروهای تاریکی باید شکست بخورن. ظاهرا دچار سوتفاهم شدی. مساله دوری از جنگ نیست، موضوع بردن جنگه. مدت زیادیه که منتظریم اسرافیل.
اسرافیل (به نمایندهای از بهشت): خبر خوبی دارم. من ضدمسیح رو پیدا کردم! میتونم نشونی اون رو بهتون بدم! سکوت حکمفرما شد. نور آبی سوسویی زد. سپس صدا دوباره گفت: خب؟ - خب اینطوری شما میتونین جلوی اتفاقات رو بگیرین. اونم درست سر وقت! تنها چند ساعت فرصت داریم! میتونین جلوی همه چیز رو بگیرین. اونوقت دیگه لازم نیست جنگی در بگیره و همه نجات پیدا میکنن. اسرافیل به سمت نور لبخند زد. صدا گفت: جدی؟ - بله. اون توی یه مکانی به اسم تادفیلد سفلی هست و نشونی دقیقش هم... صدا بی هیچ احساس خاصی گفت: آفرین. اسرافیل با شادی گفت: دیگه لازم نیست یک سوم دریاها تبدیل به خون بشه یا چنین اتفاقاتی بیفته. صدا که انگار حوصله اش سر رفته بود، پرسید: چرا که نه؟ اسرافیل احساس کرد یک سطل آب سرد روی سرش ریختند. اما سعی کرد بر خود مسلط شود و ادامه داد: خب شما میتونین خیلی راحت مطمئن شین که.... - اسرافیل، ما برنده میشیم - بله، اما... - نیروهای تاریکی باید شکست بخورن. ظاهرا دچار سوتفاهم شدی. مساله دوری از جنگ نیست، موضوع بردن جنگه. مدت زیادیه که منتظریم اسرافیل.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.