بریدۀ کتاب
1403/8/7
4.5
7
صفحۀ 223
هوای باغ گل سرخ داشتیم و دریغ که بلبلان همه زارند و برگ ها زرد است شب است و آینه خواب سپیده می بیند بیا که روز خوش ما خیال پرورده است دهان غنچه فرو بسته ماند در شب باغ که صبح خنده گشا روی ازو نهان کرده است چه ها که بر سر ما رفت و کس نزد آهی به مردمی که جهان سخت ناجوانمرد است
هوای باغ گل سرخ داشتیم و دریغ که بلبلان همه زارند و برگ ها زرد است شب است و آینه خواب سپیده می بیند بیا که روز خوش ما خیال پرورده است دهان غنچه فرو بسته ماند در شب باغ که صبح خنده گشا روی ازو نهان کرده است چه ها که بر سر ما رفت و کس نزد آهی به مردمی که جهان سخت ناجوانمرد است
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.