بریدۀ کتاب

برادر من تویی
بریدۀ کتاب

صفحۀ 165

زهیر بن قین فریاد کشید: -به خدا قسم اگر بدانم که کشته می‌شوم و پس از آن زنده می‌شوم و سپس مرا می‌سوزانند و تا هفتاد بار این کار را در حق من تکرار می‌کنند، هرگز از شما جدا نمی‌شوم تا در رکاب شما به شهادت برسم. چرا چنین نکنم که کشته شدن یک بار است و پس از آن کرامتی است که پایان ندارد.

زهیر بن قین فریاد کشید: -به خدا قسم اگر بدانم که کشته می‌شوم و پس از آن زنده می‌شوم و سپس مرا می‌سوزانند و تا هفتاد بار این کار را در حق من تکرار می‌کنند، هرگز از شما جدا نمی‌شوم تا در رکاب شما به شهادت برسم. چرا چنین نکنم که کشته شدن یک بار است و پس از آن کرامتی است که پایان ندارد.

5

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.