بریدۀ کتاب
1403/5/7
4.3
30
صفحۀ 16
مولا علی(ع) رو به پسرانش گفت: -حسن و حسین چشمان من هستند، محمد حنیفه بازوی من، و تو عباس... سپس سر عباس را به سمت چپ سینهاش فشار داد. عباس صدای قلب پدر را شنید. چشمانش را بست. محمد حنیفه آرام خندید و نزدیک گوش حسین گفت: -عباس هم قلب امیرالمومنین است. عباس همچنان به صدای قلب پدر گوش میداد.
مولا علی(ع) رو به پسرانش گفت: -حسن و حسین چشمان من هستند، محمد حنیفه بازوی من، و تو عباس... سپس سر عباس را به سمت چپ سینهاش فشار داد. عباس صدای قلب پدر را شنید. چشمانش را بست. محمد حنیفه آرام خندید و نزدیک گوش حسین گفت: -عباس هم قلب امیرالمومنین است. عباس همچنان به صدای قلب پدر گوش میداد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.