بریدۀ کتاب

جمعه، دوم آوریل = Friday, April 2nd : شهید محمدحسین ابراهیمی به روایت همسر
بریدۀ کتاب

صفحۀ 65

همیشه می‌گفت: «میدونی شهناز! اگه از ته دل دعا کنیم، خدا حتما به ما بچه میده؛ اما نمی‌دونم چرا نمی‌تونم از ته دل دعا کنم؟!» یک‌بار در گویان نیمه‌شب از خواب پرید و سرجایش نشست. من هم از خواب پریدم. بی‌مقدمه گفت‌: «شهناز! من فکر می‌کنم ما بچه‌دار میشیم؛ ولی شاید من بچه‌مون رو نبینم.»

همیشه می‌گفت: «میدونی شهناز! اگه از ته دل دعا کنیم، خدا حتما به ما بچه میده؛ اما نمی‌دونم چرا نمی‌تونم از ته دل دعا کنم؟!» یک‌بار در گویان نیمه‌شب از خواب پرید و سرجایش نشست. من هم از خواب پریدم. بی‌مقدمه گفت‌: «شهناز! من فکر می‌کنم ما بچه‌دار میشیم؛ ولی شاید من بچه‌مون رو نبینم.»

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.