بریده‌ای از کتاب بگو که او ... اثر علی صفایی حائری

بریدۀ کتاب

صفحۀ 56

اين انسان كه قدر خودش را شناخته، ديگر از مرگ نمى‌ترسد، كه مرگ تولد ديگر اوست؛ كه مرگ انقلاب و جهش و آغاز رويش اوست. بدون مرگ زندگى معنا نداشت، كه مرگ زندگى گسترده‌تر و عظيم‌تر است.

اين انسان كه قدر خودش را شناخته، ديگر از مرگ نمى‌ترسد، كه مرگ تولد ديگر اوست؛ كه مرگ انقلاب و جهش و آغاز رويش اوست. بدون مرگ زندگى معنا نداشت، كه مرگ زندگى گسترده‌تر و عظيم‌تر است.

34

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.