بریده‌ای از کتاب سنگدل اثر ماریسا مییر

باران

باران

1403/2/13

بریدۀ کتاب

صفحۀ 343

به جست قول داده بود پیشنهاد ازدواج پادشاه را رد کند. قول داده بود؛ ولی آن قول را دختری داده بود که آن موقع قرار بود با بهترین دوستش شیرینی پزی باز کند. آن قول را دختری داده بود که تا زمانی که می توانست کنار مرد رؤیاهای زندگی کند، برایش مهم نبود عضوی از خانوداه اشرافی باشد. آن قول بر زبان دختری جاری شده بود که سرنوشت متفاوتی داشت.

به جست قول داده بود پیشنهاد ازدواج پادشاه را رد کند. قول داده بود؛ ولی آن قول را دختری داده بود که آن موقع قرار بود با بهترین دوستش شیرینی پزی باز کند. آن قول را دختری داده بود که تا زمانی که می توانست کنار مرد رؤیاهای زندگی کند، برایش مهم نبود عضوی از خانوداه اشرافی باشد. آن قول بر زبان دختری جاری شده بود که سرنوشت متفاوتی داشت.

1

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.