بریدۀ کتاب
1403/8/21
4.0
1
صفحۀ 126
من باور ندارم که ما میتوانیم از گذشتهمان فرار کنیم. ما باید با غم دوست شویم. ما باید از دست دادنهایمان را نزدیک خود نگه داریم و مثل فرزندان عزیزمان با خودمان حملشان کنیم. تنها زمانی که این دردهای مهیب را بپذیریم، میفهمیم مسیری بهسوی رستگاری از آنها همان راهی است که از میانشان میگذرد. ما شفادهندههای زخمی هستیم و حرکات فعالانه ما به سمت عشق لازم نیست اینقدر قهرمانانه و خلاقانه باشد. شاید سگی را به سرپرستی بپذیریم و از آن بسیار مراقبت کنیم. شاید شغل معلمی، مامایی یا آتشنشانی را انتخاب کنیم. شاید بهسادگی گوشیهایمان را زمین بگذاریم و توجه بیشتری به دوستان و خانوادهمان کنیم. درد شما همان چیزی است که از دست دادهاید، عشقی که آرزویش را داشتهاید و هرگز به دست نیاوردهاید. آن تا ابد وجود دارد، شکلش تغییر میکند، ولی همیشه حضور دارد. وظیفهمان این است که آن را در شکل جدیدش بشناسیم.
من باور ندارم که ما میتوانیم از گذشتهمان فرار کنیم. ما باید با غم دوست شویم. ما باید از دست دادنهایمان را نزدیک خود نگه داریم و مثل فرزندان عزیزمان با خودمان حملشان کنیم. تنها زمانی که این دردهای مهیب را بپذیریم، میفهمیم مسیری بهسوی رستگاری از آنها همان راهی است که از میانشان میگذرد. ما شفادهندههای زخمی هستیم و حرکات فعالانه ما به سمت عشق لازم نیست اینقدر قهرمانانه و خلاقانه باشد. شاید سگی را به سرپرستی بپذیریم و از آن بسیار مراقبت کنیم. شاید شغل معلمی، مامایی یا آتشنشانی را انتخاب کنیم. شاید بهسادگی گوشیهایمان را زمین بگذاریم و توجه بیشتری به دوستان و خانوادهمان کنیم. درد شما همان چیزی است که از دست دادهاید، عشقی که آرزویش را داشتهاید و هرگز به دست نیاوردهاید. آن تا ابد وجود دارد، شکلش تغییر میکند، ولی همیشه حضور دارد. وظیفهمان این است که آن را در شکل جدیدش بشناسیم.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.