بریدۀ کتاب
1403/1/16
صفحۀ 312
گفت: «قرار نیست بمیری. میدونی چرا؟ چون آدم از دلشکستگی نمیمیره. بذار یه چیزی نشونت بدم.» این را گفت و به اتاقش رفت و با قوری ژاپنی که شکستگی عجیبی داشت، برگشت. «یادت میآد کی خریدمش؟» سرم را به علامت بله تکان دادم. «میدونی چطور ساخته میشه؟» نمیدانستم. «این هنر کینتسوگی ژاپنیه. ببین چطوری ترکها با لاک طلایی تعمیر میشن؟ توی این هنر ترکها بسته میشن ولی اونها رو نمیپوشونن یا کاری نمیکنن که ظرفها نو به نظر بیان. در عوض، بهعمد آسیب رو برجستهتر میکنن. این نوع قوری خیلی طرفدار داره و بعضیها از روی عمد ظرفهای خودشونو میشکنن تا این هنر رو به کار بگیرن و کاسهها و گلدونهای معمولیشون رو به یه اثر هنری عالی تبدیل کنن. به نظر خیلیها گلدون از قبلش هم قشنگتر میشه.» «ولی شکسته.» «آره گوئینور. و باز هم میتونه خوشگل باشه.» آن موقع بود که فهمیدم چرا پدرم قوری ترکخوردهاش را دوست داشت. زیبا و غیرعادی بود. مثل داستان زندگی ما. و پدر من گواه زندهی این فرضیه بود، نه؟ هیچکس از دلشکستگی نمیمرد. با همهی اینها قوری شکسته باز هم میتواند زیبا باشد ولی هرگز مثل قبل نمیشود، نه؟
گفت: «قرار نیست بمیری. میدونی چرا؟ چون آدم از دلشکستگی نمیمیره. بذار یه چیزی نشونت بدم.» این را گفت و به اتاقش رفت و با قوری ژاپنی که شکستگی عجیبی داشت، برگشت. «یادت میآد کی خریدمش؟» سرم را به علامت بله تکان دادم. «میدونی چطور ساخته میشه؟» نمیدانستم. «این هنر کینتسوگی ژاپنیه. ببین چطوری ترکها با لاک طلایی تعمیر میشن؟ توی این هنر ترکها بسته میشن ولی اونها رو نمیپوشونن یا کاری نمیکنن که ظرفها نو به نظر بیان. در عوض، بهعمد آسیب رو برجستهتر میکنن. این نوع قوری خیلی طرفدار داره و بعضیها از روی عمد ظرفهای خودشونو میشکنن تا این هنر رو به کار بگیرن و کاسهها و گلدونهای معمولیشون رو به یه اثر هنری عالی تبدیل کنن. به نظر خیلیها گلدون از قبلش هم قشنگتر میشه.» «ولی شکسته.» «آره گوئینور. و باز هم میتونه خوشگل باشه.» آن موقع بود که فهمیدم چرا پدرم قوری ترکخوردهاش را دوست داشت. زیبا و غیرعادی بود. مثل داستان زندگی ما. و پدر من گواه زندهی این فرضیه بود، نه؟ هیچکس از دلشکستگی نمیمرد. با همهی اینها قوری شکسته باز هم میتواند زیبا باشد ولی هرگز مثل قبل نمیشود، نه؟
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.