بریده‌ای از کتاب در جستجوی زمان از دست رفته؛ طرف خانه سوان اثر مهدی سحابی

! Se Mo Ha !

! Se Mo Ha !

1403/10/26

بریدۀ کتاب

صفحۀ 95

او، دلشوره‌ی زمانی را که حس می‌کنی آنی که دوست می‌داری دور از تو در جایی خوش است، دستت به او نمی‌رسد، از عشق آموخته بود، عشقی که به نوعی همزاد دلشوره است، که آن را یک‌سره از آن خود و فقط برای خود می‌خواهد؛ اما هنگامی که، مانند آن‌چه بر من می‌گذشت، دلشوره پیش از آن که عشق در زندگی‌مان پدیدار شده باشد در ما رخنه می‌کند، در انتظار آن زمان، آزاد و ناشناس در درون ما، بی کارکرد معینی، هر روز در خدمت هر احساسی که پیش آید، زمانی مهر فرزندانه و زمانی دوستی پسربچگانه، جریان دارد.

او، دلشوره‌ی زمانی را که حس می‌کنی آنی که دوست می‌داری دور از تو در جایی خوش است، دستت به او نمی‌رسد، از عشق آموخته بود، عشقی که به نوعی همزاد دلشوره است، که آن را یک‌سره از آن خود و فقط برای خود می‌خواهد؛ اما هنگامی که، مانند آن‌چه بر من می‌گذشت، دلشوره پیش از آن که عشق در زندگی‌مان پدیدار شده باشد در ما رخنه می‌کند، در انتظار آن زمان، آزاد و ناشناس در درون ما، بی کارکرد معینی، هر روز در خدمت هر احساسی که پیش آید، زمانی مهر فرزندانه و زمانی دوستی پسربچگانه، جریان دارد.

16

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.