بریده‌ای از کتاب مادر ایران: خاطرات شفاهی عصمت احمدیان مادر شهیدان اسماعیل و ابراهیم فرجوانی اثر منیره زین العابدینی رنانی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 15

_ وضو داری؟ _ نماز خوندم ننه. خونه بتول خانم خوندم. _ واسه نماز نگفتم. سمنو ظریفه. هرچشمی نباید بهش بیفته. طیب و طاهر نباشه تلخ می‌شه. در این چند روز، وقت پاک کردن گندم‌ها هم کلی سفارش کرده بود که دانه‌های شکسته و خراب را جدا کنیم.

_ وضو داری؟ _ نماز خوندم ننه. خونه بتول خانم خوندم. _ واسه نماز نگفتم. سمنو ظریفه. هرچشمی نباید بهش بیفته. طیب و طاهر نباشه تلخ می‌شه. در این چند روز، وقت پاک کردن گندم‌ها هم کلی سفارش کرده بود که دانه‌های شکسته و خراب را جدا کنیم.

10

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.