بریده‌ای از کتاب اسم تو مصطفی است: زندگی نامه داستانی مصطفی صدرزاده به روایت سمیه ابراهیم پور همسر شهید اثر راضیه تجار

بریدۀ کتاب

صفحۀ 173

❤️ اگر جر و بحثی بود بین خودمان بود، هیچ وقت جلوی نفر سوم داد و بیداد نمی‌کردیم. نداری و اخم و ناراحتی بین خودمان، مال خودمان بود. آن هم به مدت بسیار کم، بدون توهین به هم. اگر قرار بود برای کسی هدیه ببریم بهترین را می‌بردیم. همیشه سفره باز بودی و برای مهمان رو گشاده. اگر در تب و تاب نگه داشتن تو پیش خودم بودم، برای این بود که عاشقت بودم، فقط همین!

❤️ اگر جر و بحثی بود بین خودمان بود، هیچ وقت جلوی نفر سوم داد و بیداد نمی‌کردیم. نداری و اخم و ناراحتی بین خودمان، مال خودمان بود. آن هم به مدت بسیار کم، بدون توهین به هم. اگر قرار بود برای کسی هدیه ببریم بهترین را می‌بردیم. همیشه سفره باز بودی و برای مهمان رو گشاده. اگر در تب و تاب نگه داشتن تو پیش خودم بودم، برای این بود که عاشقت بودم، فقط همین!

47

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.