بریده‌ای از کتاب مجموعه کامل اشعار قیصر امین پور اثر قیصر امین پور

بریدۀ کتاب

صفحۀ 78

"غربت" دلم خوش است به گل‌های باغ قالی‌ها که چشم باران دارم ز خشکسالی‌ها به باد حادثه بالم اگر شکست، چه باک! خوشا پریدن با این شکسته‌بالی‌ها! چه غربتی است، عزیزان من کجا رفتند؟ تمام دوروبرم پر ز جای خالی‌ها زلال بود و روان رودِ رو به دریاییم همین که ماندم مرداب شد زلالی‌ها خیالِ غرق شدن در نگاه ژرف تو بود که دل زدیم به دریای بی‌خیالی‌ها

"غربت" دلم خوش است به گل‌های باغ قالی‌ها که چشم باران دارم ز خشکسالی‌ها به باد حادثه بالم اگر شکست، چه باک! خوشا پریدن با این شکسته‌بالی‌ها! چه غربتی است، عزیزان من کجا رفتند؟ تمام دوروبرم پر ز جای خالی‌ها زلال بود و روان رودِ رو به دریاییم همین که ماندم مرداب شد زلالی‌ها خیالِ غرق شدن در نگاه ژرف تو بود که دل زدیم به دریای بی‌خیالی‌ها

6

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.