بریده‌ای از کتاب حکومت اسلامی از مبانی تا عمل اثر مهدی فخاران

بریدۀ کتاب

صفحۀ 43

رابطه پیچیده و دوسویه مردم و حاکمیت این گونه برخی ستمکاران را بر برخی (افراد ستمگر دیگر) به کیفر گناهانی که همواره مرتکب می شدند، مسلط و چیره می کنیم. رابطه میان مردم و حاکمیت همواره یکی از مسائل کلیدی در مطالعات اجتماعی و سیاسی به شمار می‌رود. این پیوند نه‌تنها به لحاظ ساختاری پیچیده است، بلکه ابعاد متنوعی از تعاملات اجتماعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. به‌ویژه، می‌توان این رابطه را از طریق احادیث و نقل‌قول‌های تاریخی بررسی کرد. برای نمونه، جملاتی نظیر "همان‌گونه که هستید بر شما حکومت می‌شود" و الناس علی دین ملوکهم به روشنی نشان‌دهنده تأثیرات متقابل رفتارها و نگرش‌های حاکمان و مردم بر یکدیگر است. حاکمیت نه‌تنها بر زندگی روزمره شهروندان تأثیر می‌گذارد، بلکه رفتارهای عمومی و اجتماعی افراد نیز می‌تواند به شکل‌گیری شیوه‌های حکمرانی تأثیرگذار باشد. در جوامعی که حاکمان تحمل انتقاد و نقد را ندارند، معمولاً شهروندان نیز از ابراز نظر و انتقاد نسبت به یکدیگر پرهیز می‌کنند. این اجتناب از نقد می‌تواند به ایجاد جوی از ترس و بی‌اعتمادی منجر شود و به تدریج احساس عمومی ناامیدی و شکست را در پی داشته باشد. به‌عنوان نمونه، در جامعه‌ای که حاکمیت نسبت به بیکاری و فقر بی‌تفاوت است، مردم ممکن است به بی‌انگیزگی و کم‌کاری دچار شوند و این امر می‌تواند به کاهش سطح درآمد و کیفیت زندگی عمومی منجر شود. علاوه بر این، نحوه برخورد حاکمیت با بیت‌المال و منابع عمومی نیز تأثیر مستقیمی بر رفتارهای اخلاقی جامعه دارد. در جوامعی که حاکمان در رعایت بیت‌المال کوتاهی می‌کنند و از ثروت عمومی سوءاستفاده می‌نمایند و باعث افزایش تورم می‌شوند، مردم نیز به تدریج نادیده گرفتن حرام و حلال را به یک رفتار عادی تبدیل می‌کنند. در این شرایط، شهروندان ممکن است هر راهی را برای افزایش درآمد خود برگزینند، حتی اگر این اقدامات مخالف اصول اخلاقی و قوانین جامعه باشد. این روند می‌تواند ملت‌ها را به سمت کاهش ارزش‌های انسانی و اجتماعی سوق دهد و در نهایت، پیوندهای فرهنگی اعتماد عمومی را تضعیف نماید. در روندی بالعکس ، چنانچه هزاران پیامبر یک جامعه را تشکیل دهند هیچگاه یک فرد و حکومت ظالم و فاسد بر آنها چیره نخواهد شد، اینچنین می‌توان نتیجه گرفت که قطعا یک خصلت غیراخلاقی و رذالت در ناخوآگاه جامعه ای وجود دارد که موجب حکومت کردن فاسدان بر آنها شده است. الإمامُ عليٌّ عليه السلام :إذا تَغَيَّرَ السُّلطانُ تَغَيَّرَ الزمانُ. امام على عليه السلام : هر گاه سلطان (حكومت) تغيير كند ، زمانه (جامعه) نيز ديگرگون شود. درک رابطه پیچیده و دوسویه میان مردم و حاکمیت ضروری است. شناخت این تأثیرات متقابل می‌تواند به ما کمک کند تا به بینش دقیق‌تر و واقع‌بینانه‌تری نسبت به سیاست‌ورزی، جامعه‌شناسی و چالش‌های اجتماعی دست یابیم. امام باقر علیه السلام: خداوند هيچگاه از ظالم انتقام نگرفت مگر به وسيله ظالمى ديگر و اين سخن خداىعزّوجلّ است كه: «و بدين سان ظالمان را به سزاى اعمالى كه مى كنند بر يكديگر مسلّطمى كنيم». این درک نه‌تنها به تحلیل شرایط جاری یاری می‌رساند، بلکه می‌تواند راهگشای بهبود روابط میان مردم و حاکمیت در آینده باشد. در این راستا، توجه به آموزش، بحث و تبادل نظر در جامعه می‌تواند به عنوان ابزاری مؤثر در ارتقاء فرهنگی و اجتماعی به کار رود.

رابطه پیچیده و دوسویه مردم و حاکمیت این گونه برخی ستمکاران را بر برخی (افراد ستمگر دیگر) به کیفر گناهانی که همواره مرتکب می شدند، مسلط و چیره می کنیم. رابطه میان مردم و حاکمیت همواره یکی از مسائل کلیدی در مطالعات اجتماعی و سیاسی به شمار می‌رود. این پیوند نه‌تنها به لحاظ ساختاری پیچیده است، بلکه ابعاد متنوعی از تعاملات اجتماعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. به‌ویژه، می‌توان این رابطه را از طریق احادیث و نقل‌قول‌های تاریخی بررسی کرد. برای نمونه، جملاتی نظیر "همان‌گونه که هستید بر شما حکومت می‌شود" و الناس علی دین ملوکهم به روشنی نشان‌دهنده تأثیرات متقابل رفتارها و نگرش‌های حاکمان و مردم بر یکدیگر است. حاکمیت نه‌تنها بر زندگی روزمره شهروندان تأثیر می‌گذارد، بلکه رفتارهای عمومی و اجتماعی افراد نیز می‌تواند به شکل‌گیری شیوه‌های حکمرانی تأثیرگذار باشد. در جوامعی که حاکمان تحمل انتقاد و نقد را ندارند، معمولاً شهروندان نیز از ابراز نظر و انتقاد نسبت به یکدیگر پرهیز می‌کنند. این اجتناب از نقد می‌تواند به ایجاد جوی از ترس و بی‌اعتمادی منجر شود و به تدریج احساس عمومی ناامیدی و شکست را در پی داشته باشد. به‌عنوان نمونه، در جامعه‌ای که حاکمیت نسبت به بیکاری و فقر بی‌تفاوت است، مردم ممکن است به بی‌انگیزگی و کم‌کاری دچار شوند و این امر می‌تواند به کاهش سطح درآمد و کیفیت زندگی عمومی منجر شود. علاوه بر این، نحوه برخورد حاکمیت با بیت‌المال و منابع عمومی نیز تأثیر مستقیمی بر رفتارهای اخلاقی جامعه دارد. در جوامعی که حاکمان در رعایت بیت‌المال کوتاهی می‌کنند و از ثروت عمومی سوءاستفاده می‌نمایند و باعث افزایش تورم می‌شوند، مردم نیز به تدریج نادیده گرفتن حرام و حلال را به یک رفتار عادی تبدیل می‌کنند. در این شرایط، شهروندان ممکن است هر راهی را برای افزایش درآمد خود برگزینند، حتی اگر این اقدامات مخالف اصول اخلاقی و قوانین جامعه باشد. این روند می‌تواند ملت‌ها را به سمت کاهش ارزش‌های انسانی و اجتماعی سوق دهد و در نهایت، پیوندهای فرهنگی اعتماد عمومی را تضعیف نماید. در روندی بالعکس ، چنانچه هزاران پیامبر یک جامعه را تشکیل دهند هیچگاه یک فرد و حکومت ظالم و فاسد بر آنها چیره نخواهد شد، اینچنین می‌توان نتیجه گرفت که قطعا یک خصلت غیراخلاقی و رذالت در ناخوآگاه جامعه ای وجود دارد که موجب حکومت کردن فاسدان بر آنها شده است. الإمامُ عليٌّ عليه السلام :إذا تَغَيَّرَ السُّلطانُ تَغَيَّرَ الزمانُ. امام على عليه السلام : هر گاه سلطان (حكومت) تغيير كند ، زمانه (جامعه) نيز ديگرگون شود. درک رابطه پیچیده و دوسویه میان مردم و حاکمیت ضروری است. شناخت این تأثیرات متقابل می‌تواند به ما کمک کند تا به بینش دقیق‌تر و واقع‌بینانه‌تری نسبت به سیاست‌ورزی، جامعه‌شناسی و چالش‌های اجتماعی دست یابیم. امام باقر علیه السلام: خداوند هيچگاه از ظالم انتقام نگرفت مگر به وسيله ظالمى ديگر و اين سخن خداىعزّوجلّ است كه: «و بدين سان ظالمان را به سزاى اعمالى كه مى كنند بر يكديگر مسلّطمى كنيم». این درک نه‌تنها به تحلیل شرایط جاری یاری می‌رساند، بلکه می‌تواند راهگشای بهبود روابط میان مردم و حاکمیت در آینده باشد. در این راستا، توجه به آموزش، بحث و تبادل نظر در جامعه می‌تواند به عنوان ابزاری مؤثر در ارتقاء فرهنگی و اجتماعی به کار رود.

150

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.