معرفی کتاب حکومت اسلامی از مبانی تا عمل اثر مهدی فخاران

حکومت اسلامی از مبانی تا عمل

حکومت اسلامی از مبانی تا عمل

4.5
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

1

شابک
9786224692016
تعداد صفحات
183
تاریخ انتشار
1403/10/19

توضیحات

        کتاب «حکومت اسلامی: از مبانی تا عمل» نوشته مهدی فخاران، در 177 صفحه، اثری است که در بستری تحلیلی و پژوهشی به یکی از اساسی‌ترین موضوعات در جهان اسلام می‌پردازد: حکومت و قدرت در اسلام. این کتاب، تلاشی است برای پیوند میان اندیشه‌های دینی و ضرورت‌های عملی در حکمرانی معاصر، با محوریت عدالت، کرامت انسانی و نقش مردم در شکل‌گیری و اصلاح ساختارهای قدرت. در هر صفحه از این اثر، خواننده با سؤالات بنیادینی روبه‌رو می‌شود که پاسخ به آن‌ها صرفاً نظری نیست، بلکه مخاطب را به تفکر درباره امکان بازآفرینی الگوهای حکمرانی دعوت می‌کند.

کتاب با طرح این پرسش آغاز می‌شود که آیا حکومت اسلامی می‌تواند الگویی منسجم و پایدار در دنیای مدرن ارائه دهد؟ نویسنده در این مسیر، ابتدا به مفاهیم بنیادین می‌پردازد؛ از تعریف حکومت اسلامی و ماهیت آن گرفته تا بازخوانی آموزه‌های اهل بیت (ع) درباره عدالت و قدرت. این بازخوانی تاریخی، نه صرفاً روایتی از گذشته، بلکه پلی است میان سنت و امروز؛ تلاشی برای یافتن آنچه از دل تاریخ می‌تواند به‌عنوان الگویی برای اکنون استخراج شود.

در بخشی از کتاب، سیره امام علی (ع) به‌عنوان نمونه‌ای از حکمرانی مبتنی بر عدالت و کرامت انسانی تحلیل می‌شود. نویسنده از ما دعوت می‌کند تا این سیره را نه به‌عنوان داستانی کهن، بلکه همچون راهنمایی عملی برای حکمرانان امروز در نظر بگیریم. امام علی (ع) همواره بر حفظ حقوق مردم، رعایت عدالت و پاسخگویی تأکید داشتند و حتی در اوج قدرت، از انتقاد و مشورت استقبال می‌کردند. این نگاه، الگویی است که می‌تواند هر حکومتی را از فروپاشی نجات دهد و آن را به مسیری انسانی‌تر و اخلاقی‌تر سوق دهد.

اما کتاب در این نقطه متوقف نمی‌شود. نویسنده با عبور از مفاهیم نظری، وارد نقد ساختارهای حکومتی در دوران معاصر می‌شود. او از تمرکز قدرت به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های حکومت‌ها یاد می‌کند؛ تمرکزی که نه‌تنها فساد را به همراه دارد، بلکه مردم را از مشارکت فعال در سرنوشت خود محروم می‌سازد. در این بخش، تحلیل‌های نویسنده فراتر از مرزهای نظریه‌پردازی می‌رود و با مثال‌های ملموس از تجربه‌های تاریخی، نشان می‌دهد چگونه قدرت بی‌مهار، جوامع را به فروپاشی نزدیک کرده است.

در مقابل این نقد، نویسنده راهکاری را پیش می‌نهد که نه ایده‌آلیستی است و نه دست‌نیافتنی. او به نهادهای مدنی، رسانه‌های آزاد و مشارکت عمومی به‌عنوان ستون‌های دموکراسی اشاره می‌کند و بر این باور است که تقویت این ستون‌ها می‌تواند هر حکومتی را در برابر فساد و انحراف بیمه کند. این نگاه، ریشه در آموزه‌های اسلامی دارد؛ همان‌گونه که قرآن کریم بر اصل مشورت و مشارکت مردم در تصمیم‌گیری‌های بزرگ تأکید کرده است.

یکی از بخش‌های درخشان کتاب، بررسی رابطه متقابل میان مردم و حکومت است. نویسنده در این بخش، به یک اصل برگرفته از احادیث پیامبر خدا صلى الله علیه و آله اشاره میکند:
هر گونه شما باشید، همان گونه بر شما حکومت مى شود.
[کنز العمّال : 14972.]

این جمله ساده، اما عمیق، رابطه‌ای دوسویه میان مردم و حکمرانان ترسیم می‌کند که در آن هر دو طرف مسئولیت دارند و هیچ‌کس نمی‌تواند خود را از این چرخه خارج بداند. حکومت بازتابی از مردم است و مردم، بازتابی از حکومت؛ این دو، به‌نوعی سرنوشت یکدیگر را رقم می‌زنند.

کتاب «حکومت اسلامی: از مبانی تا عمل» بیش از آنکه راه‌حلی قطعی برای چالش‌های موجود ارائه دهد، بستری برای تأمل و تفکر است. نویسنده، خواننده را دعوت به گفت‌وگویی درونی می‌کند؛ گفت‌وگویی که شاید هیچ‌گاه به پایانی مشخص نرسد، اما مسیر آن، افق‌های جدیدی را پیش روی ذهن می‌گشاید. این کتاب، پلی است میان دیروز و امروز، سنت و مدرنیته، آرمان و عمل. هر صفحه آن، دعوتی است به اندیشیدن دوباره درباره عدالت، قدرت و انسانیت در چارچوب حکومت اسلامی.

با عبور از صفحات کتاب، خواننده در می‌یابد که مسئله اصلی، نه صرفاً حکومت اسلامی به‌عنوان یک ایده، بلکه چگونگی تحقق آن در دنیای واقعی است. در این مسیر، عدالت، کرامت و شفافیت همچون ستون‌های اصلی مطرح می‌شوند؛ ستون‌هایی که اگر فرو بریزند، هر نظامی را، هرچند مستحکم، به ویرانی خواهند کشاند. در نهایت، این کتاب، آینه‌ای است که هرکس در آن می‌تواند پرسش‌های خود را بازتاب دهد و در جست‌وجوی پاسخ، به سفری تازه قدم بگذارد.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به حکومت اسلامی از مبانی تا عمل

بریدۀ کتاب

صفحۀ 73

ناخودآگاه و سرنوشت، نقش روان در تعیین آینده: کارل گوستاو یونگ، روان‌شناسی که با تفکر و اندیشه‌های خود در روان‌شناسی تحلیلی جایگاهی برجسته دارد، نگاه عمیق‌تری به مفهوم ناخودآگاه ارائه داد که بسیاری از جنبه‌های روان انسانی و ارتباط آن با زندگی روزمره را توضیح می‌دهد. یونگ معتقد بود که ناخودآگاه، برخلاف تصور ساده به‌عنوان یک انبار از خاطرات فراموش‌شده یا سرکوب‌شده، نیرویی زنده و پویا است که به طور فعال در مسیر زندگی و حتی تعیین سرنوشت افراد نقش‌آفرینی می‌کند. او این نیرو را نه صرفاً بازتاب‌دهنده گذشته، بلکه سازنده آینده می‌دانست؛ آینده‌ای که از تعامل میان آگاهی و ناخودآگاه به وجود می‌آید. در دیدگاه یونگ، ناخودآگاه چیزی بیش از یک بُعد منفعل ذهن است. این نیروی زیرین روان، در پسِ پرده بسیاری از رفتارها و تصمیمات انسان قرار دارد و اگر مورد بی‌توجهی یا سرکوب قرار گیرد، می‌تواند در قالب حوادث، بحران‌ها و چالش‌های زندگی خود را آشکار کند. یونگ بر این باور بود که ناخودآگاه انسان، نه تنها ضعف‌ها و نقص‌های روانی فرد را شناسایی می‌کند، بلکه آنها را به نوعی در قالب رویدادهای بیرونی بازنمایی می‌کند تا به سطح آگاهی فرد آورده شوند. به عبارتی، آنچه ما گاه به‌عنوان "تقدیر" تعبیر می‌کنیم، بازتاب مستقیم تعاملات ناهشیار درونی ماست. یونگ به روشنی توضیح می‌دهد که اگر فردی از ضعف‌ها یا تعارضات درونی خود غافل باشد، این تعارضات به شکلی بیرونی و ناخواسته ظاهر می‌شوند و او را وادار به رویارویی با جنبه‌های نادیده یا سرکوب‌شده روانش می‌کنند. برای مثال، فردی که همواره از مواجهه با ترس‌های درونی خود می‌گریزد، ممکن است در زندگی با شرایطی روبه‌رو شود که به او این امکان را بدهد (یا حتی او را مجبور کند) تا با این ترس‌ها مقابله کند. یونگ مفهوم مهمی به نام سرنوشت ناخودآگاه را مطرح کرد. از دید او، بسیاری از چالش‌ها و مشکلاتی که در زندگی با آنها روبه‌رو می‌شویم، به دلیل وجود ضعف یا تعارضی در ناخودآگاه ماست. او با جمله‌ای معروف بیان می‌کند: *"تا زمانی که ناخودآگاه خود را آگاه نکنی، آن ناخودآگاه زندگی تو را هدایت می‌کند و تو آن را سرنوشت خواهی نامید."* این ایده، بر مسئولیت فرد در شناخت و آگاهی از ناخودآگاه خود تأکید دارد. به عبارتی، اگر کسی با نیروهای پنهان درونی‌اش آشنا نشود و آنها را به رسمیت نشناسد، این نیروها کنترل زندگی او را در دست خواهند گرفت. این دیدگاه، ما را به این نتیجه می‌رساند که چالش‌ها و بحران‌های زندگی، هرچند در ظاهر ناخوشایند و حتی ویرانگر باشند، بازتاب‌دهنده کمبودهایی در روان و ناخودآگاه فرد هستند. ناخودآگاه، این چالش‌ها را ایجاد نمی‌کند تا فرد را مجازات کند، بلکه آنها را به عنوان فرصتی برای رشد و تکامل روانی پیش روی او می‌گذارد. به همین دلیل است که یونگ معتقد بود مشکلات، بخشی طبیعی و حتی ضروری از فرآیند زندگی و تفرد، یا همان یکپارچگی روانی فرد، هستند. از منظر یونگ، هر بحرانی که در زندگی رخ می‌دهد، دعوتی است به کشف لایه‌های عمیق‌تر روان و مواجهه با جنبه‌هایی که شاید تا پیش از آن، نادیده گرفته شده‌اند. او معتقد بود که این چالش‌ها اگرچه ممکن است در ابتدا ناعادلانه یا تصادفی به نظر برسند، در واقع نشانه‌ای از ضعف‌ها و کمبودهای روانی هستند که در تلاشند به سطح آگاهی برسند. برای مثال، کسی که به‌طور مداوم در روابط عاطفی خود دچار مشکل می‌شود، شاید ناخودآگاه او از او می‌خواهد که نگاه عمیق‌تری به باورها، توقعات و حتی آسیب‌های گذشته خود داشته باشد. این دیدگاه، زندگی را به فرآیندی پویا تبدیل می‌کند که در آن هر بحران یا چالش، فرصتی برای رشد و تکامل است. از نظر یونگ، انسان‌ها نمی‌توانند از مشکلات فرار کنند، زیرا این مشکلات بخشی از مسیر طبیعی زندگی هستند که به شکلی اجتناب‌ناپذیر به آنها تحمیل می‌شود تا در نهایت، به تکامل روانی و خودآگاهی دست یابند. یکی از نکات کلیدی در نظریه یونگ این است که اگرچه افراد تا حد زیادی تحت تأثیر ناخودآگاه خود قرار دارند، اما این به معنای از دست دادن کامل اراده و آزادی نیست. آگاهی یافتن از نیروهای ناخودآگاه و کار کردن با آنها، می‌تواند فرد را از چرخه‌های تکراری و بحران‌های مداوم نجات دهد. به عبارتی، سرنوشت چیزی نیست که از بیرون به ما تحمیل شود، بلکه چیزی است که از درون، توسط خود ما شکل می‌گیرد. این ایده بر اهمیت خودشناسی تأکید دارد. تنها زمانی که فرد بتواند جنبه‌های ناخودآگاه روان خود را بشناسد و با آنها کار کند، می‌تواند از تجربه‌ی سرنوشت‌های ناخواسته و تکراری رهایی یابد. بنابراین، یونگ به ما یادآوری می‌کند که هر فرد، معمار اصلی سرنوشت خود است، حتی اگر این معماری، ناآگاهانه و پنهانی باشد. دیدگاه یونگ، انسان را از موجودی منفعل و قربانی حوادث به فردی فعال و مسئولیت‌پذیر تبدیل می‌کند که سرنوشت خود را در دستانش دارد، حتی اگر این سرنوشت از لایه‌های ناخودآگاه برآمده باشد. این نگرش، زندگی را به یک سفر معنوی و روان‌شناختی تبدیل می‌کند که در آن هر چالش و بحران، فرصتی برای رشد، آگاهی و تکامل است. از نگاه یونگ، تنها از طریق درک و مواجهه با ناخودآگاه است که انسان می‌تواند به آزادی حقیقی دست یابد و سرنوشتی آگاهانه برای خود بسازد.

18

بریدۀ کتاب

صفحۀ 43

رابطه پیچیده و دوسویه مردم و حاکمیت این گونه برخی ستمکاران را بر برخی (افراد ستمگر دیگر) به کیفر گناهانی که همواره مرتکب می شدند، مسلط و چیره می کنیم. رابطه میان مردم و حاکمیت همواره یکی از مسائل کلیدی در مطالعات اجتماعی و سیاسی به شمار می‌رود. این پیوند نه‌تنها به لحاظ ساختاری پیچیده است، بلکه ابعاد متنوعی از تعاملات اجتماعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. به‌ویژه، می‌توان این رابطه را از طریق احادیث و نقل‌قول‌های تاریخی بررسی کرد. برای نمونه، جملاتی نظیر "همان‌گونه که هستید بر شما حکومت می‌شود" و الناس علی دین ملوکهم به روشنی نشان‌دهنده تأثیرات متقابل رفتارها و نگرش‌های حاکمان و مردم بر یکدیگر است. حاکمیت نه‌تنها بر زندگی روزمره شهروندان تأثیر می‌گذارد، بلکه رفتارهای عمومی و اجتماعی افراد نیز می‌تواند به شکل‌گیری شیوه‌های حکمرانی تأثیرگذار باشد. در جوامعی که حاکمان تحمل انتقاد و نقد را ندارند، معمولاً شهروندان نیز از ابراز نظر و انتقاد نسبت به یکدیگر پرهیز می‌کنند. این اجتناب از نقد می‌تواند به ایجاد جوی از ترس و بی‌اعتمادی منجر شود و به تدریج احساس عمومی ناامیدی و شکست را در پی داشته باشد. به‌عنوان نمونه، در جامعه‌ای که حاکمیت نسبت به بیکاری و فقر بی‌تفاوت است، مردم ممکن است به بی‌انگیزگی و کم‌کاری دچار شوند و این امر می‌تواند به کاهش سطح درآمد و کیفیت زندگی عمومی منجر شود. علاوه بر این، نحوه برخورد حاکمیت با بیت‌المال و منابع عمومی نیز تأثیر مستقیمی بر رفتارهای اخلاقی جامعه دارد. در جوامعی که حاکمان در رعایت بیت‌المال کوتاهی می‌کنند و از ثروت عمومی سوءاستفاده می‌نمایند و باعث افزایش تورم می‌شوند، مردم نیز به تدریج نادیده گرفتن حرام و حلال را به یک رفتار عادی تبدیل می‌کنند. در این شرایط، شهروندان ممکن است هر راهی را برای افزایش درآمد خود برگزینند، حتی اگر این اقدامات مخالف اصول اخلاقی و قوانین جامعه باشد. این روند می‌تواند ملت‌ها را به سمت کاهش ارزش‌های انسانی و اجتماعی سوق دهد و در نهایت، پیوندهای فرهنگی اعتماد عمومی را تضعیف نماید. در روندی بالعکس ، چنانچه هزاران پیامبر یک جامعه را تشکیل دهند هیچگاه یک فرد و حکومت ظالم و فاسد بر آنها چیره نخواهد شد، اینچنین می‌توان نتیجه گرفت که قطعا یک خصلت غیراخلاقی و رذالت در ناخوآگاه جامعه ای وجود دارد که موجب حکومت کردن فاسدان بر آنها شده است. الإمامُ عليٌّ عليه السلام :إذا تَغَيَّرَ السُّلطانُ تَغَيَّرَ الزمانُ. امام على عليه السلام : هر گاه سلطان (حكومت) تغيير كند ، زمانه (جامعه) نيز ديگرگون شود. درک رابطه پیچیده و دوسویه میان مردم و حاکمیت ضروری است. شناخت این تأثیرات متقابل می‌تواند به ما کمک کند تا به بینش دقیق‌تر و واقع‌بینانه‌تری نسبت به سیاست‌ورزی، جامعه‌شناسی و چالش‌های اجتماعی دست یابیم. امام باقر علیه السلام: خداوند هيچگاه از ظالم انتقام نگرفت مگر به وسيله ظالمى ديگر و اين سخن خداىعزّوجلّ است كه: «و بدين سان ظالمان را به سزاى اعمالى كه مى كنند بر يكديگر مسلّطمى كنيم». این درک نه‌تنها به تحلیل شرایط جاری یاری می‌رساند، بلکه می‌تواند راهگشای بهبود روابط میان مردم و حاکمیت در آینده باشد. در این راستا، توجه به آموزش، بحث و تبادل نظر در جامعه می‌تواند به عنوان ابزاری مؤثر در ارتقاء فرهنگی و اجتماعی به کار رود.

7

بریدۀ کتاب

صفحۀ 170

تعریف ایمان: ایمان، به عنوان یک مفهوم عمیق و ریشه‌دار، در تمامی ابعاد زندگی انسان حضور دارد و لایه‌های مختلفی از تجربه انسانی را در بر می‌گیرد. ایمان حقیقی، فراتر از باورهای سطحی و پذیرش صرف آموزه‌های دینی است؛ بلکه نوعی یقین درونی و شهودی است که در عمیق‌ترین سطوح روح و روان فرد ریشه دارد. یکی از ژرف‌ترین تعاریف ایمان، آن است که انسان باور داشته باشد هر رخدادی که در زندگی‌اش رخ می‌دهد، بهترین و کامل‌ترین شکل ممکن برای او بوده است، متناسب با شرایط و اقتضائات همان لحظه. این نوع نگاه، نه از روی تسلیم منفعلانه یا پذیرش کورکورانه، بلکه از عمق فهم حکمت الهی و عدالت مطلق سرچشمه می‌گیرد. خداوند در قرآن کریم بیان می‌کند که او هیچ‌گاه به بندگان خود ظلم نمی‌کند: إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ این آیه، پرده از حقیقتی عظیم برمی‌دارد: آنچه ما به عنوان رنج، شکست، یا دشواری تجربه می‌کنیم، بازتابی از عملکردها، افکار، و انتخاب‌های خود ماست. حتی در سطحی عمیق‌تر، گاه ریشه‌های این دشواری‌ها را نه در تصمیم‌های آگاهانه بلکه در لایه‌های ناپیدای ناخودآگاه خویش باید جستجو کرد. ناخودآگاه، به عنوان یکی از پیچیده‌ترین ابعاد روان انسانی، تأثیری قوی بر مسیر زندگی فرد دارد. بسیاری از آسیب‌های روانی، ضعف‌های درونی و الگوهای فکری مخرب، در این بخش از روان ذخیره شده‌اند و بدون آنکه فرد آگاه باشد، به شکل‌گیری تجربه‌های بیرونی او منجر می‌شوند. قرآن نیز با اشاره به این حقیقت بنیادین می‌فرماید: وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى این آیه، اشاره به تأثیر عملکرد و افکار انسان بر سرنوشت او دارد. در اینجا، «سعی» محدود به تلاش فیزیکی نیست، بلکه شامل هرگونه اندیشه، نیت و باور نیز می‌شود. ناخودآگاه، همان ساحتی است که باورهای پنهان و الگوهای رفتاری در آن نهفته‌اند و بی‌آنکه آشکار باشند، به شکل‌گیری رویدادهای زندگی کمک می‌کنند. با این حال، تأثیر ناخودآگاه تنها به سطح فردی محدود نمی‌شود. همان‌گونه که یک انسان می‌تواند تحت تأثیر ناخودآگاه خود مسیر زندگی‌اش را رقم بزند، جوامع نیز از ناخودآگاه جمعی خود متأثرند. کارل یونگ با طرح مفهوم ناخودآگاه جمعی، به این واقعیت اشاره می‌کند که در لایه‌های عمیق روان یک ملت، باورها، ترس‌ها، آرمان‌ها و عقده‌های مشترکی نهفته است که رفتارهای اجتماعی و سیاسی آنان را هدایت می‌کند. قرآن کریم نیز به این مفهوم اشاره‌ای عمیق دارد: إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ این آیه، اصل بنیادین تحول اجتماعی را بیان می‌کند: جوامع، قربانی تقدیرهای از پیش تعیین‌شده یا نیروهای بیرونی نیستند، بلکه آنچه سرنوشت یک ملت را شکل می‌دهد، مجموعه باورها، ارزش‌ها و نگرش‌هایی است که در لایه‌های عمیق روان جمعی آنان ریشه دارد. برای درک بهتر این مسئله، می‌توان به ظهور حکومت‌های تمامیت‌خواه و ایدئولوژیک در تاریخ اشاره کرد. بسیاری بر این باورند که این حکومت‌ها صرفاً نتیجه توطئه‌های بیرونی یا رهبری‌های کاریزماتیک‌اند، اما اگر به عمق ماجرا بنگریم، خواهیم دید که باورهای ناخودآگاه جمعی، زمینه‌ساز این وضعیت‌ها بوده‌اند. در جوامعی که چاپلوسی، دروغ، تملق، ترس از حقیقت‌گویی و خبرچینی به عنوان ارزش‌های پنهان نهادینه شده است، امکان ظهور و استمرار حکومت‌های استبدادی بیشتر خواهد بود. زمانی که مردم حاضر باشند درباره واقعیت‌ها سکوت کنند یا حتی به دروغ‌گویی دسته‌جمعی تن دهند، پایه‌های یک حکومت توتالیتر شکل می‌گیرد. همان جمله معروف که می‌گوید: "همان‌گونه که هستید، بر شما حکومت می‌شود"، به همین نکته اشاره دارد. ناخودآگاه جمعی یک ملت، مانند بستری ناپیداست که رفتارهای کلان اجتماعی را شکل می‌دهد. برای مثال، ظهور هیتلر و نازیسم در آلمان را نمی‌توان صرفاً نتیجه مشکلات اقتصادی پس از جنگ جهانی اول دانست. در لایه‌های عمیق روان جمعی آلمان آن دوران، نوعی میل به عظمت، عقده حقارت پس از شکست، و نوعی آمادگی برای پذیرش رهبری کاریزماتیک و اقتدارگرا وجود داشت که خود را در قالب یک رهبر مستبد و ایدئولوژی خطرناک نمایان ساخت. اما آیا این بدان معناست که جوامع محکوم به اسارت در بند ناخودآگاه جمعی خویش‌اند؟ هرگز. قرآن و آموزه‌های روان‌شناسی عمیق، هر دو بر نقش فرد در تغییر سرنوشت جمعی تأکید دارند. هر انسانی، با آگاهی یافتن از ریشه‌های پنهان باورهای خود، می‌تواند این زنجیرها را بشکند و با ایجاد تغییر درون خود، به تغییر جامعه کمک کند. همان‌گونه که قرآن می‌فرماید: وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى این آیه تأکید می‌کند که مسئولیت فردی، محور اصلی تغییر است. هیچ کس نمی‌تواند بار مسئولیت دیگری را بر دوش کشد، اما هر فرد، با تغییر درونی خود، بخشی از نیروی تغییر در جامعه خواهد بود.

15

بریدۀ کتاب

صفحۀ 54

جامعه ایدئولوژیک و خطر تملق یکی از معضلات حکومت‌های ظالم، گرایش به تملق و چاپلوسی است که باعث می‌شود شایستگی و توانمندی‌ها قربانی روابط ناسالم و مصلحت‌های سیاسی شوند. در این جوامع، افرادی که به حق و عدالت پایبندند، نادیده گرفته می‌شوند و برای ارتقاء و پیشرفت باید به فرهنگ چاپلوسی تن بدهند. این نوع حکومت‌ها فساد اجتماعی را تشدید کرده و عدالت و حق‌طلبی که فطری در انسان‌هاست را سرکوب می‌کنند. به همین دلیل، افراد آگاه و عدالت‌خواه به طور طبیعی از چنین حکومت‌هایی فاصله می‌گیرند و به دنبال حکومتی عادلانه هستند که در آن بتوانند بدون ترس و نگرانی، به تعالی اخلاقی و اجتماعی برسند. امام على عليه السلام : بى رغبتى به حكومت ستمگر ، به اندازه رغبت به حكومت دادگر است. این حدیث امام علی (علیه السلام) نشان‌دهنده یک اصل بنیادی است که بی‌اعتنایی به حکومت ظالم باید به اندازه علاقه به حکومت عادل باشد. این اصل در واقع پیامی است برای این‌که جامعه برای پیشرفت و توسعه نیازمند حاکمیتی عادل است و نباید به سیستم‌های ستمگرانه تسلیم شود. مسئولیت مردم در قبال حکومت‌های ظالم و عادل نه تنها یک انتخاب فردی است، بلکه وظیفه‌ای اخلاقی است که در صورت تحقق، به برپایی جامعه‌ای انسانی و دادگرانه منجر خواهد شد.

8

لیست‌های مرتبط به حکومت اسلامی از مبانی تا عمل

یادداشت‌ها

کتاب «حکوم
          کتاب «حکومت اسلامی: از مبانی تا عمل» نوشته مهدی فخاران، در 177 صفحه، اثری است که در بستری تحلیلی و پژوهشی به یکی از اساسی‌ترین موضوعات در جهان اسلام می‌پردازد: حکومت و قدرت در اسلام. این کتاب، تلاشی است برای پیوند میان اندیشه‌های دینی و ضرورت‌های عملی در حکمرانی معاصر، با محوریت عدالت، کرامت انسانی و نقش مردم در شکل‌گیری و اصلاح ساختارهای قدرت. در هر صفحه از این اثر، خواننده با سؤالات بنیادینی روبه‌رو می‌شود که پاسخ به آن‌ها صرفاً نظری نیست، بلکه مخاطب را به تفکر درباره امکان بازآفرینی الگوهای حکمرانی دعوت می‌کند.

کتاب با طرح این پرسش آغاز می‌شود که آیا حکومت اسلامی می‌تواند الگویی منسجم و پایدار در دنیای مدرن ارائه دهد؟ نویسنده در این مسیر، ابتدا به مفاهیم بنیادین می‌پردازد؛ از تعریف حکومت اسلامی و ماهیت آن گرفته تا بازخوانی آموزه‌های اهل بیت (ع) درباره عدالت و قدرت. این بازخوانی تاریخی، نه صرفاً روایتی از گذشته، بلکه پلی است میان سنت و امروز؛ تلاشی برای یافتن آنچه از دل تاریخ می‌تواند به‌عنوان الگویی برای اکنون استخراج شود.

در بخشی از کتاب، سیره امام علی (ع) به‌عنوان نمونه‌ای از حکمرانی مبتنی بر عدالت و کرامت انسانی تحلیل می‌شود. نویسنده از ما دعوت می‌کند تا این سیره را نه به‌عنوان داستانی کهن، بلکه همچون راهنمایی عملی برای حکمرانان امروز در نظر بگیریم. امام علی (ع) همواره بر حفظ حقوق مردم، رعایت عدالت و پاسخگویی تأکید داشتند و حتی در اوج قدرت، از انتقاد و مشورت استقبال می‌کردند. این نگاه، الگویی است که می‌تواند هر حکومتی را از فروپاشی نجات دهد و آن را به مسیری انسانی‌تر و اخلاقی‌تر سوق دهد.

اما کتاب در این نقطه متوقف نمی‌شود. نویسنده با عبور از مفاهیم نظری، وارد نقد ساختارهای حکومتی در دوران معاصر می‌شود. او از تمرکز قدرت به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های حکومت‌ها یاد می‌کند؛ تمرکزی که نه‌تنها فساد را به همراه دارد، بلکه مردم را از مشارکت فعال در سرنوشت خود محروم می‌سازد. در این بخش، تحلیل‌های نویسنده فراتر از مرزهای نظریه‌پردازی می‌رود و با مثال‌های ملموس از تجربه‌های تاریخی، نشان می‌دهد چگونه قدرت بی‌مهار، جوامع را به فروپاشی نزدیک کرده است.

در مقابل این نقد، نویسنده راهکاری را پیش می‌نهد که نه ایده‌آلیستی است و نه دست‌نیافتنی. او به نهادهای مدنی، رسانه‌های آزاد و مشارکت عمومی به‌عنوان ستون‌های دموکراسی اشاره می‌کند و بر این باور است که تقویت این ستون‌ها می‌تواند هر حکومتی را در برابر فساد و انحراف بیمه کند. این نگاه، ریشه در آموزه‌های اسلامی دارد؛ همان‌گونه که قرآن کریم بر اصل مشورت و مشارکت مردم در تصمیم‌گیری‌های بزرگ تأکید کرده است.

یکی از بخش‌های درخشان کتاب، بررسی رابطه متقابل میان مردم و حکومت است. نویسنده در این بخش، به یک اصل برگرفته از احادیث پیامبر خدا صلى الله علیه و آله اشاره میکند:
هر گونه شما باشید، همان گونه بر شما حکومت مى شود.
[کنز العمّال : 14972.]

این جمله ساده، اما عمیق، رابطه‌ای دوسویه میان مردم و حکمرانان ترسیم می‌کند که در آن هر دو طرف مسئولیت دارند و هیچ‌کس نمی‌تواند خود را از این چرخه خارج بداند. حکومت بازتابی از مردم است و مردم، بازتابی از حکومت؛ این دو، به‌نوعی سرنوشت یکدیگر را رقم می‌زنند.

کتاب «حکومت اسلامی: از مبانی تا عمل» بیش از آنکه راه‌حلی قطعی برای چالش‌های موجود ارائه دهد، بستری برای تأمل و تفکر است. نویسنده، خواننده را دعوت به گفت‌وگویی درونی می‌کند؛ گفت‌وگویی که شاید هیچ‌گاه به پایانی مشخص نرسد، اما مسیر آن، افق‌های جدیدی را پیش روی ذهن می‌گشاید. این کتاب، پلی است میان دیروز و امروز، سنت و مدرنیته، آرمان و عمل. هر صفحه آن، دعوتی است به اندیشیدن دوباره درباره عدالت، قدرت و انسانیت در چارچوب حکومت اسلامی.

با عبور از صفحات کتاب، خواننده در می‌یابد که مسئله اصلی، نه صرفاً حکومت اسلامی به‌عنوان یک ایده، بلکه چگونگی تحقق آن در دنیای واقعی است. در این مسیر، عدالت، کرامت و شفافیت همچون ستون‌های اصلی مطرح می‌شوند؛ ستون‌هایی که اگر فرو بریزند، هر نظامی را، هرچند مستحکم، به ویرانی خواهند کشاند. در نهایت، این کتاب، آینه‌ای است که هرکس در آن می‌تواند پرسش‌های خود را بازتاب دهد و در جست‌وجوی پاسخ، به سفری تازه قدم بگذارد.



خرید نسخه‌های کتاب
نسخه الکترونیکی (PDF): این کتاب را با قیمت 30 هزار تومان از لینک زیر پرداخت و سپس دانلود کنید:
http://mfakharan.ir/post/m4
خرید نسخه الکترونیکی
نسخه فیزیکی: کتاب را با قیمت 100 هزار تومان (کتاب) + 50 هزار تومان (هزینه پست) = 150 هزار تومان از لینک زیر تهیه کنید:
http://mfakharan.ir/post/m4

Mfakharan.ir 

        

29