بریدهای از کتاب خاطرات یک ضد قهرمان اثر کورنل فیلیپوویچ
1404/4/14
صفحۀ 51
باید اعتراف کنم من رگ خواب زنها را نمیدانم و اصولاً از کار این موجودات سر در نمیآورم. وقتی پیشم میآمدند، خوشحال میشدم، اما با رفتنشان خوشحالتر، چون به خلوت آرام خودم برمیگشتم، دوباره استقلالم را به دست میآوردم و عادتهای معمولم را از سر میگرفتم.
باید اعتراف کنم من رگ خواب زنها را نمیدانم و اصولاً از کار این موجودات سر در نمیآورم. وقتی پیشم میآمدند، خوشحال میشدم، اما با رفتنشان خوشحالتر، چون به خلوت آرام خودم برمیگشتم، دوباره استقلالم را به دست میآوردم و عادتهای معمولم را از سر میگرفتم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.