بریده‌ای از کتاب قصه‌های همیشگی؛ اکسیر جادویی اثر کریس کالفر

بریدۀ کتاب

صفحۀ 349

شب آخر الکس به آرتور گفت :«می دونی ، فردا دارم می رم . » آرتور گفت :« می دونم ولی می خوام تصور کنم امشب تا ابد طول می کشه. »

شب آخر الکس به آرتور گفت :«می دونی ، فردا دارم می رم . » آرتور گفت :« می دونم ولی می خوام تصور کنم امشب تا ابد طول می کشه. »

12

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.