بریدهای از کتاب مرگ مردان نامی (از سقراط تا استالین) اثر فرنان دستن
3 روز پیش
صفحۀ 29
جام را به کندی به لب برد و لاجرعه سرکشید. کریتون اشک ریزان بیرون رفت. شاگردانش به آرامی میگریستند.آپولودوروس مینالید. سقراط خروشید :《 در چه کارید؟ زنان را به این جهت بیرون راندم که از زاری خبری نباشد. زندگی را با سخنان شیرین باید به پایان برد.》
جام را به کندی به لب برد و لاجرعه سرکشید. کریتون اشک ریزان بیرون رفت. شاگردانش به آرامی میگریستند.آپولودوروس مینالید. سقراط خروشید :《 در چه کارید؟ زنان را به این جهت بیرون راندم که از زاری خبری نباشد. زندگی را با سخنان شیرین باید به پایان برد.》
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.