بریدهای از کتاب دروازهٔ بی نهایت اثر ام .آر.کری
3 روز پیش
دروازهٔ بی نهایت جلد 1
3.0
1
صفحۀ 517
پاز گفت : من از شهروندان پاندومینیون هستم. این دیگه کدوم قبرستونیه ؟ مال روسیه ست؟ روس ها تو رو درست کردن ؟ یا کار آمریکایی ها بوده ؟ مرد صورتش را به پاز نزدیک تر کرد و حریصانه به گوش ها ، بینی و گونه های پوشیده از خز او نگاه انداخت . انگار از دیدن او هم مشمئز شده بود و هم هیجان زده درست مثل کسی که یک تیکه الماس در میان مدفوع سگ پیدا می کند !
پاز گفت : من از شهروندان پاندومینیون هستم. این دیگه کدوم قبرستونیه ؟ مال روسیه ست؟ روس ها تو رو درست کردن ؟ یا کار آمریکایی ها بوده ؟ مرد صورتش را به پاز نزدیک تر کرد و حریصانه به گوش ها ، بینی و گونه های پوشیده از خز او نگاه انداخت . انگار از دیدن او هم مشمئز شده بود و هم هیجان زده درست مثل کسی که یک تیکه الماس در میان مدفوع سگ پیدا می کند !
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.