بریدۀ کتاب
1402/4/2
4.0
54
صفحۀ 1
سبب ذلت دولت و خرابی مملکت آن است که مردم عالم به حقوق انسانیت خود نیستند. بر فرض عالم بودن، قدرت بر مطالبه ی حقوق خود ندارند. اولا مردم باید خود را دارای حقوق در این خاک بدانند و این خاک را وطن عزیز خود بشمارند و خوشان را مسئول این خاک پاک بدانند.ثانیا باید مردم شخص سلطان را مثل خودشان یکی از افراد انسان در اعضا و جوارح علی السویه خیال کنند و شخص سلطان را بر فرض تصدیق بر مقدرات دارای حقوق بر خودشان بدانند و خودشان را هم دارای حقوق بر شخص سلطان بشمارند، نه اینکه سلطان را مالک الرقاب و خود را عبد او بدانند که به هر چه اراده ی او تعلق بگیرد، تمکین صرف باشند و قادر بر مطالبه ی حقیقت و بطلان مطلب نباشند.
سبب ذلت دولت و خرابی مملکت آن است که مردم عالم به حقوق انسانیت خود نیستند. بر فرض عالم بودن، قدرت بر مطالبه ی حقوق خود ندارند. اولا مردم باید خود را دارای حقوق در این خاک بدانند و این خاک را وطن عزیز خود بشمارند و خوشان را مسئول این خاک پاک بدانند.ثانیا باید مردم شخص سلطان را مثل خودشان یکی از افراد انسان در اعضا و جوارح علی السویه خیال کنند و شخص سلطان را بر فرض تصدیق بر مقدرات دارای حقوق بر خودشان بدانند و خودشان را هم دارای حقوق بر شخص سلطان بشمارند، نه اینکه سلطان را مالک الرقاب و خود را عبد او بدانند که به هر چه اراده ی او تعلق بگیرد، تمکین صرف باشند و قادر بر مطالبه ی حقیقت و بطلان مطلب نباشند.
1
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.