بریده‌ای از کتاب مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است اثر فردریک بکمن

بریدۀ کتاب

صفحۀ 145

تصمیم داشت درباره هیولا و وورس صحبت کند، اما بی‌خیال می‌شود، چون نگران است اگر مامان بفهمد، اجازه ندهد دیگر آنها را ببیند. وقتی پای روابط اجتماعی بچه‌هایشان با هیولاها و وورس‌ها وسط می‌آید، مامان‌ها برای خودشان یک عالمه اصول عجیب‌وغریب دارند.

تصمیم داشت درباره هیولا و وورس صحبت کند، اما بی‌خیال می‌شود، چون نگران است اگر مامان بفهمد، اجازه ندهد دیگر آنها را ببیند. وقتی پای روابط اجتماعی بچه‌هایشان با هیولاها و وورس‌ها وسط می‌آید، مامان‌ها برای خودشان یک عالمه اصول عجیب‌وغریب دارند.

22

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.