بریده‌ای از کتاب در خواب‌هایم چاقویی به دست دارم اثر اشلی وینستد

بریدۀ کتاب

صفحۀ 188

من ده سال با دروغ زندگی کرده بودم. وانمود می‌کردم همه‌چیز خوب است و حسابی پیشرفت کرده‌ام؛ ولی حقیقت این بود که گذشته هنوز درونم زنده بود، مثل دری نیمه‌باز، زخمی دردناک و التیام نیافته.

من ده سال با دروغ زندگی کرده بودم. وانمود می‌کردم همه‌چیز خوب است و حسابی پیشرفت کرده‌ام؛ ولی حقیقت این بود که گذشته هنوز درونم زنده بود، مثل دری نیمه‌باز، زخمی دردناک و التیام نیافته.

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.