بریده‌ای از کتاب سنافور اثر یحیی السنوار

بریدۀ کتاب

صفحۀ 65

خونی که پلاستیک را پر کرده و زخم هایی که در راه خدا برداشتم احساس سرخوشی مرا کمتر می کند، اما این خون برای دومین بار با بالا بردن پرچم حق، پرچم قرآن، پرچم حماس جاری شده است. خدا را شکر که این خون هنگام خدمت در این ارتش مبارک و زیر پرچم این گردان جاری شده است. این خون من و این زخم های من است و مطمئنم روزی که در محضر پروردگار می ایستم شهادت می دهند که به اندازه توانایی و عشقم در مسیر شهادت و جهاد قدم برداشته ام. زخم هایم روز قیامت هم مثل باز خواهند شد و خون تازه از آن ها جاری خواهد بود. رنگش رنگ خون است، اما ان شاء الله بوی مشک می دهد.

خونی که پلاستیک را پر کرده و زخم هایی که در راه خدا برداشتم احساس سرخوشی مرا کمتر می کند، اما این خون برای دومین بار با بالا بردن پرچم حق، پرچم قرآن، پرچم حماس جاری شده است. خدا را شکر که این خون هنگام خدمت در این ارتش مبارک و زیر پرچم این گردان جاری شده است. این خون من و این زخم های من است و مطمئنم روزی که در محضر پروردگار می ایستم شهادت می دهند که به اندازه توانایی و عشقم در مسیر شهادت و جهاد قدم برداشته ام. زخم هایم روز قیامت هم مثل باز خواهند شد و خون تازه از آن ها جاری خواهد بود. رنگش رنگ خون است، اما ان شاء الله بوی مشک می دهد.

5

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.