بریدۀ کتاب

پس از تاریکی
بریدۀ کتاب

صفحۀ 1

خیلی به گذشته ها فکر میکنم. بخصوص بعد از اینکه اینجوری تمام کشور را زیر پا گذاشتم. اگر خیلی به حافظه ام فشار بیارم، هزار جور چیز یادم می آید-خاطرات واقعا زنده. گاهی معلوم نیست از کجا یکهو چیز هایی یادم می آید که سالها بهشان فکر نکرده ام. خیلی جالب است. حافظه عقل سرش نمیشود! درست مثل این است که یک خروار چیز بی مصرف چپانده باشیم تو کشو. اما در بینشان چیز های مهمی را هم که یادمان رفته، یکی پس از دیگری جا گذاشته باشیم.

خیلی به گذشته ها فکر میکنم. بخصوص بعد از اینکه اینجوری تمام کشور را زیر پا گذاشتم. اگر خیلی به حافظه ام فشار بیارم، هزار جور چیز یادم می آید-خاطرات واقعا زنده. گاهی معلوم نیست از کجا یکهو چیز هایی یادم می آید که سالها بهشان فکر نکرده ام. خیلی جالب است. حافظه عقل سرش نمیشود! درست مثل این است که یک خروار چیز بی مصرف چپانده باشیم تو کشو. اما در بینشان چیز های مهمی را هم که یادمان رفته، یکی پس از دیگری جا گذاشته باشیم.

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.