بریدهای از کتاب بینوایان اثر ویکتور هوگو
1402/4/26

بینوایان جلد 1
4.6
41
صفحۀ 506
بچه ای که سکوت را میشکست یک صلیب با زبانش رسم میکرد. کجا؟روی زمین.سنگفرش زمین رو می لیسید. گرد و غبار پایان همه شادیها است مأمور تنبیه این گلبرگ های کوچک بود که تقصیری جز چهچهه زدن نداشتند.
بچه ای که سکوت را میشکست یک صلیب با زبانش رسم میکرد. کجا؟روی زمین.سنگفرش زمین رو می لیسید. گرد و غبار پایان همه شادیها است مأمور تنبیه این گلبرگ های کوچک بود که تقصیری جز چهچهه زدن نداشتند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.