بریدۀ کتاب
1402/4/1
4.0
25
صفحۀ 147
جورج گفت:" فکر میکردم از اینکه تمام زندگیتان از راه فروش زنان و مردان میگذرد، ناراحت هستید و خجالت میکشید." هیلی گفت:"تا وقتی والدین بزرگوار شما زنها و مردها را میفروشند، من هم آنها را میخرم. فروش بردهها زشتتر از خرید آنها نیست."
جورج گفت:" فکر میکردم از اینکه تمام زندگیتان از راه فروش زنان و مردان میگذرد، ناراحت هستید و خجالت میکشید." هیلی گفت:"تا وقتی والدین بزرگوار شما زنها و مردها را میفروشند، من هم آنها را میخرم. فروش بردهها زشتتر از خرید آنها نیست."
2
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.