بریدهای از کتاب قلب سگی اثر میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف
1402/3/20
صفحۀ 1
عو-وو-و-و-و-عوعو-عوو-عوو! آهای! مرا نگاه کنید، من دارم میمیرم! باد از شکاف زیر در برای من مرثیه سر میدهد و من هم همراه آن زوزه میکشم. از دست رفتم، نابود شدم! مردم بیهمهچیز با آن کلاه کثیفش، همان آشپز غذاخوری عمومی کارمندان شورای مرکزی اقتصاد مردمی، به من آب جوش پاشید و پهلوی چپم را حسابی سوزاند. عجب آشغالی، تازه «پرولتاریا » هم هست!!!
عو-وو-و-و-و-عوعو-عوو-عوو! آهای! مرا نگاه کنید، من دارم میمیرم! باد از شکاف زیر در برای من مرثیه سر میدهد و من هم همراه آن زوزه میکشم. از دست رفتم، نابود شدم! مردم بیهمهچیز با آن کلاه کثیفش، همان آشپز غذاخوری عمومی کارمندان شورای مرکزی اقتصاد مردمی، به من آب جوش پاشید و پهلوی چپم را حسابی سوزاند. عجب آشغالی، تازه «پرولتاریا » هم هست!!!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.