بریده‌ای از کتاب پاستیل های بنفش اثر کاترین اپلگیت

aylar

aylar

4 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 161

از جلوی تابلوی «به دهکده‌ی دریاچه‌ی قو خوش آمدید» هم گذشتیم. ماریسول گفت: «یه جایی خوندم که قوها همه‌ی عمر کنار هم می‌مونن.» من گفتم: «معلمولاً، اما نه همیشه.» ماریسول گفت: « من و تو تا اخر عمر دوست می‌مونیم.» این جمله را طوری گفت که انگار دارد درباره‌ی مسئله‌ای واقعی صحبت می‌کند. دقیقاً مثل اینکه بگوید: «رنگ چمن سبز است.»

از جلوی تابلوی «به دهکده‌ی دریاچه‌ی قو خوش آمدید» هم گذشتیم. ماریسول گفت: «یه جایی خوندم که قوها همه‌ی عمر کنار هم می‌مونن.» من گفتم: «معلمولاً، اما نه همیشه.» ماریسول گفت: « من و تو تا اخر عمر دوست می‌مونیم.» این جمله را طوری گفت که انگار دارد درباره‌ی مسئله‌ای واقعی صحبت می‌کند. دقیقاً مثل اینکه بگوید: «رنگ چمن سبز است.»

2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.