بریدهای از کتاب رنج و التیام در سوگواری و داغدیدگی اثر جیمزویلیام وردن
1402/12/24
صفحۀ 36
عزاداری وقتی پایان مییابد که شخص مصیبت دیده دوباره به زندگی علاقه پیدا کند، احساس امیدواری بیشتری در او پیدا شود، دیگر بار به احساس خشنودی و خرسندی برسد و نقشهای جدیدی در زندگی بپذیرد. به یک معنا، سوگواری هیچگاه پایان نخواهد یافت. شاید این گفتهٔ زیگموند فروید بتواند در این جهت به ما کمک کند، جایی که به دوستش بینسوانگر، که پسرش مرده بود، نوشت: «ما برای آنچه از دست میدهیم جایی مییابیم. هرچند که میدانیم پس از چنین فقدانی مرحلهٔ حاد عزاداری فرو خواهد نشست، این را هم میدانیم که تسلیپذیر نخواهیم بود و هرگز جانشینی برای آنچه از دست دادهایم پیدا نخواهیم کرد. صرفنظر از اینکه چه چیزی جای خالی را برای ما پر کند، و حتی اگر آن جای خالی کاملاً پر شود، در هر حال آن از دست رفته همواره چیز دیگری خواهد بود.»
عزاداری وقتی پایان مییابد که شخص مصیبت دیده دوباره به زندگی علاقه پیدا کند، احساس امیدواری بیشتری در او پیدا شود، دیگر بار به احساس خشنودی و خرسندی برسد و نقشهای جدیدی در زندگی بپذیرد. به یک معنا، سوگواری هیچگاه پایان نخواهد یافت. شاید این گفتهٔ زیگموند فروید بتواند در این جهت به ما کمک کند، جایی که به دوستش بینسوانگر، که پسرش مرده بود، نوشت: «ما برای آنچه از دست میدهیم جایی مییابیم. هرچند که میدانیم پس از چنین فقدانی مرحلهٔ حاد عزاداری فرو خواهد نشست، این را هم میدانیم که تسلیپذیر نخواهیم بود و هرگز جانشینی برای آنچه از دست دادهایم پیدا نخواهیم کرد. صرفنظر از اینکه چه چیزی جای خالی را برای ما پر کند، و حتی اگر آن جای خالی کاملاً پر شود، در هر حال آن از دست رفته همواره چیز دیگری خواهد بود.»
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.