بریدۀ کتاب

در شب هر خونی سیاه است
بریدۀ کتاب

صفحۀ 46

فهمیدم، خدا شاهد است فهمیدم، که آن‌ها در میدان جنگ تنها دیوانگی زودگذر می‌خواهند. دیوانه‌های خشم، دیوانه‌های درد، دیوانه‌های خشن، اما موقت. بدون هیچ دیوانه‌ای دائمی. همین که نبرد تمام شد باید خشم، درد، و خشونتمان را بایگانی کنیم.

فهمیدم، خدا شاهد است فهمیدم، که آن‌ها در میدان جنگ تنها دیوانگی زودگذر می‌خواهند. دیوانه‌های خشم، دیوانه‌های درد، دیوانه‌های خشن، اما موقت. بدون هیچ دیوانه‌ای دائمی. همین که نبرد تمام شد باید خشم، درد، و خشونتمان را بایگانی کنیم.

4

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.