بریدۀ کتاب

مغربی

مغربی

1402/7/10

قربانی طهران
بریدۀ کتاب

صفحۀ 81

استادش گفته بود: هر وقت مخت مثل تنور نانواها گر گرفت، در دم کنی اش را بردار تا نفس بکشد. خندیده بود که « دم کنی کجاست استاد؟» گفته بود:«به جاهای شلوغ و زیارتگاه ها برو و فکرت را از ادله و قائلینش منصرف کن.

استادش گفته بود: هر وقت مخت مثل تنور نانواها گر گرفت، در دم کنی اش را بردار تا نفس بکشد. خندیده بود که « دم کنی کجاست استاد؟» گفته بود:«به جاهای شلوغ و زیارتگاه ها برو و فکرت را از ادله و قائلینش منصرف کن.

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.