بریدهای از کتاب نانتاس اثر امیل زولا
1404/1/24
صفحۀ 20
مگر دقایقی قبل نمیخواست خود را بفروشد؟ خوب! حالا او را خریده بودند. چیزی میگرفت و چیزی میداد. او نامش را میداد، آنها موقعیتی در اختیارش میگذاشتند. این هم قراردادی مثل قراردادهای دیگر بود.
مگر دقایقی قبل نمیخواست خود را بفروشد؟ خوب! حالا او را خریده بودند. چیزی میگرفت و چیزی میداد. او نامش را میداد، آنها موقعیتی در اختیارش میگذاشتند. این هم قراردادی مثل قراردادهای دیگر بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.