بریده‌ای از کتاب دلبند عزیزترینم: نامه های چخوف و الگا کنیپر اثر اولگالئوناردوونا کنیپرچخووا

بریدۀ کتاب

صفحۀ 73

احدی آن دور و بر نبود. سکوتی غیر معمول همه جا را فرا گرفته بود. کوچکترین صدایی در فضا نبود. حتی برگی هم نمی جنبید. در آن لحظه بود که میخواستم تنها باشم. تنها با تو و در آن بهشت پاییزی، طبیعت پیرامونم را با تو حس کنم.

احدی آن دور و بر نبود. سکوتی غیر معمول همه جا را فرا گرفته بود. کوچکترین صدایی در فضا نبود. حتی برگی هم نمی جنبید. در آن لحظه بود که میخواستم تنها باشم. تنها با تو و در آن بهشت پاییزی، طبیعت پیرامونم را با تو حس کنم.

51

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.