بریدهای از کتاب جاده ی رستگاری اثر جان هارت
دیروز
صفحۀ 186
- خودت میدونی چرا کمکت کردم. به همون دلیل که کمکت میکردم برادران مونرو رو توی تاریکترین قسمت جنگل توی دور افتادهترین منطقه حومه شهر دفن کنی. + چون دختر داری. - چون بهخاطر کاری که با دختره کردن باید برن به جهنم. من هم اگه جات بودم بهشون شلیک میکردم و فکر نمیکنم بهخاطر این کار باید تعلیق بشی. چند ساله پلیسی؟ سیزده سال؟ پونزده سال؟ گندش بزنن. نفس عمیقی کشید و دود سیگار را بیرون داد: " وکیل مدافعها دوباره زندگی اون دختر رو جهنم میکنن و یه قاضی احمق هم بهشون اجازه میده به این پروسه مزخرف ادامه بدن (منظورش بازسازی اتفاقات مربوط به تجاوزه). هردومون میدونیم این اتفاق میافته. گردنش را خم کرد و با غرور خاصی گفت: " گاهی وقتها عدالت از قانون مهمتره." + برای یه پلیس این طرز فکر خطرناکه. - سیستم فاسده لیز. تو هم مثل من این رو میدونی.
- خودت میدونی چرا کمکت کردم. به همون دلیل که کمکت میکردم برادران مونرو رو توی تاریکترین قسمت جنگل توی دور افتادهترین منطقه حومه شهر دفن کنی. + چون دختر داری. - چون بهخاطر کاری که با دختره کردن باید برن به جهنم. من هم اگه جات بودم بهشون شلیک میکردم و فکر نمیکنم بهخاطر این کار باید تعلیق بشی. چند ساله پلیسی؟ سیزده سال؟ پونزده سال؟ گندش بزنن. نفس عمیقی کشید و دود سیگار را بیرون داد: " وکیل مدافعها دوباره زندگی اون دختر رو جهنم میکنن و یه قاضی احمق هم بهشون اجازه میده به این پروسه مزخرف ادامه بدن (منظورش بازسازی اتفاقات مربوط به تجاوزه). هردومون میدونیم این اتفاق میافته. گردنش را خم کرد و با غرور خاصی گفت: " گاهی وقتها عدالت از قانون مهمتره." + برای یه پلیس این طرز فکر خطرناکه. - سیستم فاسده لیز. تو هم مثل من این رو میدونی.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.