بریده‌ای از کتاب قضیه نامه‌های عاشقانه اثر آگاتا کریستی

سامان

سامان

1404/3/20

بریدۀ کتاب

صفحۀ 325

بیشتر جاهای دنیا را گشته ام. اثری از برابری در دنیا ندیده ام، البته هنوز به دموکراسی اعتقاد دارم ولی دموکراسی را باید از بالا به مردم تحمیل کرد. باید بهشان زورچپانش کرد. انسان ها دوست ندارند با هم برابر و برادر باشند. شاید روزی اینطور خواسته ای داشته باشند ولی الآن ندارند. هفته پیش که وارد لندن شدم و دیدم مردمی که در قطار ایستاده اند حاضر نیستند یک قدم جلو بروند که برای بقیه هم جا باز شود، تمام اعتقادم به برادری انسان ها از بین رفت. نمی شود انسان ها را فقط با تکیه به خصایل نیک انسانی به فرشته تبدیل کرد. لااقل فعلأ چنین چیزی نمی شود. الان فقط باید با قوه ی قهریه آن ها را وادار کرد با هم رفتار بهتری داشته باشند. شاید ده هزار سال دیگر اوضاع تغییر کند. عجله فایده ای ندارد. تکامل روند آهسته ای دارد.

بیشتر جاهای دنیا را گشته ام. اثری از برابری در دنیا ندیده ام، البته هنوز به دموکراسی اعتقاد دارم ولی دموکراسی را باید از بالا به مردم تحمیل کرد. باید بهشان زورچپانش کرد. انسان ها دوست ندارند با هم برابر و برادر باشند. شاید روزی اینطور خواسته ای داشته باشند ولی الآن ندارند. هفته پیش که وارد لندن شدم و دیدم مردمی که در قطار ایستاده اند حاضر نیستند یک قدم جلو بروند که برای بقیه هم جا باز شود، تمام اعتقادم به برادری انسان ها از بین رفت. نمی شود انسان ها را فقط با تکیه به خصایل نیک انسانی به فرشته تبدیل کرد. لااقل فعلأ چنین چیزی نمی شود. الان فقط باید با قوه ی قهریه آن ها را وادار کرد با هم رفتار بهتری داشته باشند. شاید ده هزار سال دیگر اوضاع تغییر کند. عجله فایده ای ندارد. تکامل روند آهسته ای دارد.

21

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.