بریدۀ کتاب

تو که آن بالا نشستی: کتاب زین الدین
بریدۀ کتاب

صفحۀ 110

حاج آقا حالا اگه مجید نباشه و مهدی باشه چی؟ گفتم:من هردوتا پسرم رو فرستادم در راه خدا بجنگن. وقتی که فرستادم شون دست از هردوتاشون شستم. حالا هرچی خدا مقدر کنه، ما تسلیمیم. گفت: حاج آقا، خدا هر دوتاشون رو ازتون قبول کرده..

حاج آقا حالا اگه مجید نباشه و مهدی باشه چی؟ گفتم:من هردوتا پسرم رو فرستادم در راه خدا بجنگن. وقتی که فرستادم شون دست از هردوتاشون شستم. حالا هرچی خدا مقدر کنه، ما تسلیمیم. گفت: حاج آقا، خدا هر دوتاشون رو ازتون قبول کرده..

3

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.