بریده‌ای از کتاب قربانی نیمه ی زمستان اثر مارکوس سجویک

بریدۀ کتاب

صفحۀ 168

کارمند موزه سرش را خم کرد. ((قربانی. این یه...باور...منسوخه، این طور نیست ؟ در این دنیای مدرن؟ . ‌. ‌. ...... تازه به دوران رسیده های جوان شهر. فقط چون پا به دنیای مدرن گذاشته ایم، رنجمان به پایان رسیده؟ عشق و فقدان به پایان رسیده ؟ جنگ ها به پایان رسیده ؟ وقتی پدر یا مادری تا پای جان برای سیر کردن شکم بچه هایش کار میکند چه؟ قربانی نکرده؟

کارمند موزه سرش را خم کرد. ((قربانی. این یه...باور...منسوخه، این طور نیست ؟ در این دنیای مدرن؟ . ‌. ‌. ...... تازه به دوران رسیده های جوان شهر. فقط چون پا به دنیای مدرن گذاشته ایم، رنجمان به پایان رسیده؟ عشق و فقدان به پایان رسیده ؟ جنگ ها به پایان رسیده ؟ وقتی پدر یا مادری تا پای جان برای سیر کردن شکم بچه هایش کار میکند چه؟ قربانی نکرده؟

24

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.