بریده‌ای از کتاب آینه های دردار اثر هوشنگ گلشیری

ستاره

ستاره

1402/4/30

بریدۀ کتاب

صفحۀ 14

اما گاهی نوشتن یک داستان شکل دادن به کابوس فردی است، تلاشی است برای به یاد آوردن و حتی تثبیت خوابی که یادمان رفته است و گاهی با همین کارها ممکن است بتوانیم کابوس‌های جمیعمان را نیز نشان بدهیم تا شاید باطل السحر آن ته مانده بدویتمان بشود. مگر نه این که تا چیزی را به عینه نبینیم نمی‌توانیم به آن غلبه کنیم؟ خب، داستان نویس هم گاهی ارواح خبیثه‌مان را احضار می‌کند، تجسد می‌بخشد و می‌گوید:" حالا دیگر خود دانید، این شما و این اجنه‌تان". (انتشارات نیلوفر، ص۱۴)

اما گاهی نوشتن یک داستان شکل دادن به کابوس فردی است، تلاشی است برای به یاد آوردن و حتی تثبیت خوابی که یادمان رفته است و گاهی با همین کارها ممکن است بتوانیم کابوس‌های جمیعمان را نیز نشان بدهیم تا شاید باطل السحر آن ته مانده بدویتمان بشود. مگر نه این که تا چیزی را به عینه نبینیم نمی‌توانیم به آن غلبه کنیم؟ خب، داستان نویس هم گاهی ارواح خبیثه‌مان را احضار می‌کند، تجسد می‌بخشد و می‌گوید:" حالا دیگر خود دانید، این شما و این اجنه‌تان". (انتشارات نیلوفر، ص۱۴)

1

14

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.