بریده‌ای از کتاب آبنبات دارچینی اثر مهرداد صدقی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 39

دایی اکبر،مثل فیلم های خارجی،از وانت پیاده شدتا برای ملکه های کوچه ی سیدی،یعنی مامان و ملکه الیزابی‌بی،در را باز کند. البته این کار ربطی به تشریفات دیپلماتیک نداشت.درواقع در سمت آن ها از داخل باز نمیشد.

دایی اکبر،مثل فیلم های خارجی،از وانت پیاده شدتا برای ملکه های کوچه ی سیدی،یعنی مامان و ملکه الیزابی‌بی،در را باز کند. البته این کار ربطی به تشریفات دیپلماتیک نداشت.درواقع در سمت آن ها از داخل باز نمیشد.

8

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.