بریدهای از کتاب The deal of a lifetime اثر فردریک بکمن
1402/5/3
صفحۀ 12
Maybe everyone feels that way about their hometown: the place we're from never apologizes, never admits that it was wrong about us. It just sits there, at the end of the motorway, whispering: "You might be all rich and powerful now. And maybe you do come home with expensive watches and fancy clothes. But you can't fool me, because I know who you really are. You're just a scared little boy. ترجمه: شاید همه آدمها همین حس رو به شهر زادگاهشون دارن: مکانی که هیچوقت ازمون معذرت نمیخواد، هیچوقت قبول نمیکنه که دربارمون اشتباه میکرده. فقط همونجا، کنار جاده میشینه و آروم میگه: تو ممکنه الان خیلی قدرتمند و پول دار باشی. ممکنه با ساعتای گرونقیمت و لباسای آنچنانی بیای خونه ولی نمیتونی منو گول بزنی. چون من میدونم تو واقعاً کی هستی. تو پسر کوچولویی هستی که ترسیده.
Maybe everyone feels that way about their hometown: the place we're from never apologizes, never admits that it was wrong about us. It just sits there, at the end of the motorway, whispering: "You might be all rich and powerful now. And maybe you do come home with expensive watches and fancy clothes. But you can't fool me, because I know who you really are. You're just a scared little boy. ترجمه: شاید همه آدمها همین حس رو به شهر زادگاهشون دارن: مکانی که هیچوقت ازمون معذرت نمیخواد، هیچوقت قبول نمیکنه که دربارمون اشتباه میکرده. فقط همونجا، کنار جاده میشینه و آروم میگه: تو ممکنه الان خیلی قدرتمند و پول دار باشی. ممکنه با ساعتای گرونقیمت و لباسای آنچنانی بیای خونه ولی نمیتونی منو گول بزنی. چون من میدونم تو واقعاً کی هستی. تو پسر کوچولویی هستی که ترسیده.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.