بریدهای از کتاب در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند اثر میچ آلبوم
1402/12/24
صفحۀ 54
هرگز پرسیدهای وقتی دیگران میمیرند چرا مردم جمع میشوند؟ چرا احساس میکنند باید این کار را بکنند؟ برای اینکه جان آدمیزاد، در عمق وجودش میداند که همهٔ زندگیها همدیگر را قطع میکنند. اینکه مرگ فقط یکی را نمیبرد. وقتی مرگ کسی را میبرد، شخص دیگری را نمیبرد. در فاصله کوتاه بین برده شدن و برده نشدن، زندگی خیلیها عوض میشود. میگویی باید تو به جای من میمردی. ولی در طول زندگیام روی زمین، انسانهایی هم به جای من مردهاند. هر روز این اتفاق میافتد. وقتی صاعقه یک دقیقه بعد از رفتن تو میزند، یا هواپیمایی سقوط میکند که ممکن بود تو در آن باشی. وقتی همکارت مریض میشود و تو نمیشوی. فکر میکنیم این چیزها تصادفی است. ولی برای همهشان تعادل وجود دارد. یکی میپژمرد؛ دیگری رشد و نمو میکند. تولد و مرگ بخشی از یک کل است. به همین خاطر است که به سمت کودکان و مراسم خاکسپاری کشیده میشویم.
هرگز پرسیدهای وقتی دیگران میمیرند چرا مردم جمع میشوند؟ چرا احساس میکنند باید این کار را بکنند؟ برای اینکه جان آدمیزاد، در عمق وجودش میداند که همهٔ زندگیها همدیگر را قطع میکنند. اینکه مرگ فقط یکی را نمیبرد. وقتی مرگ کسی را میبرد، شخص دیگری را نمیبرد. در فاصله کوتاه بین برده شدن و برده نشدن، زندگی خیلیها عوض میشود. میگویی باید تو به جای من میمردی. ولی در طول زندگیام روی زمین، انسانهایی هم به جای من مردهاند. هر روز این اتفاق میافتد. وقتی صاعقه یک دقیقه بعد از رفتن تو میزند، یا هواپیمایی سقوط میکند که ممکن بود تو در آن باشی. وقتی همکارت مریض میشود و تو نمیشوی. فکر میکنیم این چیزها تصادفی است. ولی برای همهشان تعادل وجود دارد. یکی میپژمرد؛ دیگری رشد و نمو میکند. تولد و مرگ بخشی از یک کل است. به همین خاطر است که به سمت کودکان و مراسم خاکسپاری کشیده میشویم.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.